«بسمه تعالی»
ریاست محترم جمهور
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
ریاست محترم سازمان امور استخدامی
ریاست محترم دیوان عدالت اداری
سلام علیکم.
جمع کثیری از معلمان خرید خدمات هرساله با وعده استخدام رسمی شدن دعوت به همکاری میشوند و پس از گذشت ۶ ماه نه حقوقی پرداخت میشود و نه حتی بیمهای...
بعد از گذشت ۶ یا ۷ ماه هم بیمه و حقوق ناچیزی به آنها پرداخت میشود و اگر اعتراضی هم بکنند قطعاً اخراج میشوند و افراد دیگری را جایگزین میکنند. این مملکت آنقدر لیسانس و فوق لیسانس بیکار دارد که اگر ما را بیرون کنند به سرعت نفر بعدی جایگزین میشود؛ درحالی که این افراد نمیدانند که این سیستم چه دامی برایشان پهن کرده و از سر ذوق و عشق و علاقه به تدریس وارد این اُرگان میشوند. حال اینکه ما چند سالیست در دعوای زرگری بین شما رؤسای محترم گیر افتاده و مجبورمان میکنید که در آزموهای شرطی شرکت کنیم....
وضعیت معلمان خرید خدمات در هالهای از ابهام و بلاتکلیفی قرار دارد؛ چون آموزش و پرورش پس از گذشت ۶ ماه از طریق شرکتهای پیمانکاری ما را بهعنوان کارگر روزمزد به مزایده گذاشته و میفروشد...! حالا بعد از گذشت ۶ ماه کار بدون حقوق و بیمه تازه داستان ما شروع میشود و باید در به در به دنبال این باشیم که حق و حقوقمان را از آن شرکت دریافت کنیم که بعضاً چندماهی بیمهها را میخورند و چند تومانی از حقوقمان کسر میشود و در جیب شرکتها میرود؛ در صورتی که از نظر ساعات آموزشی و کاری هیچ فرقی بین ما و معلمان رسمی وجود ندارد و تک تک همکاران ما پا به پای معلمان رسمی تلاش میکنند ولی نه حقوقی دریافت میکنند و نه بیمهای...
متاسفانه نه سازمان امور استخدامی اهمیتی به وضعیت ما میدهد و نه آموزش و پرورش و نه مجلس شورای اسلامی و نه مجلس شورای نگهبان و نه دیوان عدالت اداری...؛ اگر این ظلم نیست پس چیست؟
سازمان امور استخدامی فقط زورش به ما رسیده و بس؛ .مگر میشود معلمی ۲ شیفت درس بدهد و بعد برای آزمون استخدامی وقت مطالعه داشته باشد؟ این انصاف نیست. همه ما خواستار تبدیل وضعیت خودمان بدون آزمون هستیم و برای این امر دلیل داریم:
اگر ما نیاز به آزمون داریم بر چه مبنایی اجازه تدریس و آموزش به ما داده شده؟ اگر ما سواد تدریس نداریم چگونه آموزش میدهیم؟
این درست نیست که هرساله وزارت آموزش و پرورش و مجلس و سازمان امور استخدامی کشور با کلی وعده و وعید و سلام و صلوات، ما را بدون ۷ ماه حقوق راهی کلاسهای درس کنند و خَرِشان که از پُل گذشت ما را مجبور به شرکت در آزمونهای شرطی کنند... این نه اسلام است نه مسلمانی.
بخدا قسم مردان متاهل در این تورم و گرانی و مخارج سنگین زندگی (جهاد) کردند که کلاسهای درس را بدون حتی یک روز غیبت پا به پای معلمان رسمی کشور برگزار کردند. ما همیشه پایِ کار این انقلاب و رهبرمان بودیم و هستیم، اما الحق و الانصاف که شما خوب شرافت و مرادنگیمان را جلوی خانوادههایمان نابود کردید... واقعا به شرایط زندگی مردان متاهل فکر کردهاید؟ اگر این رویه ادامه داشته باشد و ارگانهای مربوطه همچنان توجهی به تبدیل وضعیت ما نداشته باشند قطعاً از ۱۵ فروردین کسی بر سر کلاسها حاضر نخواهد شد.
آموزش و پرورش و سازمان امور استخدامی بداند که ما خانواده داریم و عروسک خیمه شببازی نیستیم. خودشان اندکی حقوقشان دیر شود آسمان را به زمین میدوزند و زمین و زمان را فحش میدهند ولی ارزشی برای حق و حقوق ما قائل نیستند.
همکاران عزیز لطفاً با امضای این نامه ما را در این مسیر حمایت کنید.