قال سید الساجدین علیه السالم: اَلْقَتْلُ لَنا عادَهٌ وَ کَرامَتُنَا الشهاده
کشته شدن در راه خدا، عادت دیرین ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست.
و البته که شهادت آرزوی تمامی خدمتگزاران به دین خدا و شهید والا مقام سید ابراهیم رئیسی بود و مایه کرامت تمامی آنانی گردید که با دردست گرفتن سکان دولت در کنار و همراه ایشان بودند و والاترینِ این افتخار نصیب همسری همراه و همدل؛
بانو...
خدا قوت، سرتان سلامت.
بانو ما که تنها این سه سالهی شما را ندیدیم. ما تمام لحظههای زیست شما را در مشایعت بزرگ مردی دیدیم که در کسوتهای مختلفِ خدمت، مجاهدانه در راه خداوند تلاش میکرد.
ما خوب میدانیم آن چهره صبور، آرام، مصمم و مطمئن را بعد از توکل به خداوند و توسل به اهل بیت (علیهم السلام)، پیشتیبانیهای صبورانه شما به مردم هدیه داده بود.
و کسی چه میداند تمام این سالها مجاهد میدان مبارزه با نفاق و فساد بودن یعنی چه!؟
کسی چه میداند چه آسیبها، دردها و زخمها که سرگشاده به خانه نمیآمد! کسی چه میداند اگر مردی بخواهد در مقابل تمام فسادها، خیانتها و بی کفایتیها قدعلم کند و در عین حال خدا ترس باشد، سینهاش گنجینه اسرار باشد اما قفلِ تقوا بر دهان نهاده باشد....خودش جای خود، همسرش، پذیرای دردهایش، باید کوهی از استقامت باشد.
خدا قوت بانو!
ما که خوب میدانیم شما سالهاست مهیای شهادت ایشان شدهاید.
ما که خوب میدانیم شما سالهاست هر صبح که به بدرقه همسر میرفتید دلنگران بودید که این بار و این رفتن بازگشتی نداشته باشد، ما که خوب میدانیم حامی نبودنهای همسر بودید در لحظات نیاز به همسر! برای اینکه ایشان پایِ کار دین خدا بمانند.
ما که چشمهای همیشه نگران شما را رصد میکردیم، از توسلات و مناجاتهای شما برای استقامت سپاه ایمان، هدایت گروه شکاک و هلاکت گروه کفار با خبر بودیم.
اینکه ما چه اندازه قدردان این همه تلاش و مجاهدت بودیم، چه اندازه با زبانمان، رفتار و کردارمان سپاس این همه را به جای آوردیم، بماند برای هرکداممان و حساب و کتاب روزی که "مثقال ذره" ها به چشم میآید.
اما بانوجان!
ما در نماز، پشت سر ولی فقیهمان، به گواه ایشان و به گواه لحظه لحظه مشاهدات خود شهادت دادیم که از رئیس جمهور شهیدمان ”انا لا نعلم منه الا خیرا. ” بانوجان شهادت میدهیم که شما صبورانه گرد خستگی از قامت این بزرگمرد به در میکردید، شهادت میدهیم شما با رویی گشاده و سینه ای فراخ، زخمهایی که ما میزدیم را مرهم بودید. هرچه ما میشکستیم، بند میزدید.
شهادت میدهیم آبروی خود زمین گذاشتید و هروله کنان پی عزت و آبروی نظام اسلامی بودید.
بانو شما که در بین همکاران به آرامش، متانت، صبوری و تلاشی خستگیناپذیر شهره هستید، گواهی میدهیم که دوشادوش همسر شهیدتان در راستای اعتلای نظام اسلامی و آرمانهای بلند انقلاب و مقام معظم رهبری دام عزه، کوشیدید، خون دل خوردید اما لحظهای توقف نکردید و در تمام مسئولیتهای ایشان دلسوزانه و مسئولانه، از هیچگونه همراهی فروگذار نبودید، تا به این لحظه که مصداق " تُجَاهِدُونَ، فی سَبیلِ اللهِ بأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسکُمْ" گشتید.
بان و سرتان سلامت. خدا قوت. خستهی اینمسیرِ دشوار نباشید. اجرتان با فاطمه زهرا سلام اﷲ علیها. دسته گلتان را چه زیبا، با اقتدار و عزت تقدیم سالار شهیدان کردید.
اکنون که پس از چهل سال " نعم العون الی طاعه اﷲ" بودن، پاره جانتان را به آغوش امام هشتم میسپارید، در کنار مضجع شریف، اندکی درنگ بفرمایید. این داغ برای امت ما تازه تازه می ماند، اصلا بنای سرد شدن نیست. چونانکه داغ رجائیها، باهنرها و بهشتیها داغ داغ است و تازه تازه. و به فرموده امام راحل خون شهدا عامل حرکت ملت است. اما اندکی که درد جان التیام یافت. به مدد انفاس قدسی امام رضا علیه السلام، نفس تازه و عزم مسیر پیش رو کنید بانو! به رسم عقیله بنیهاشم برخیزید. مسیرهای بسیاری را که شما آغازگر بودید و هیچ کس تا به حال در آنها گام نگذاشته، حتی جسارت گام نهادن در آنها را نیز نداشته، چشم به راه گامهای استوار شماست. بانوان تاثیرگذار به همت شما جهانی شدند، دانشمندان زیادی حول محور کنگره علم و قرآن که به راه انداختید، قلم زدند، نخبگان زیادی به امید دانشکده خانوادهای که شما بنیان گذاردید مسیر گفتمان خانواده محور را برگزیدند و بسیاری دیگر که ما میدانیم بابت هرکدامشان چه ممارستها داشتهاید. به فرموده مقام معظم رهبری (دام عزه) تا قله راهی نمانده، هر کدام از این مسیرها هدایتگری شما را طلب میکنند. به فضل الهی ما نیز بدعهدی نخواهیم کرد و مسیر مجاهدتهای "رئیسی عزیز که خستگی نمیشناخت" را همراه با شما ادامه خواهیم داد.
و العاقبه للمتقین