رئیس محترم سازمان حج و زیارت
رئیس محترم ستاد مرکزی اربعین
شهردار محترم تهران و شهردار افتخاری کربلا در ایام اربعین
سلام و احترام؛
حدود یک ماه دیگر تا ایام اربعین زمان داریم و همین زمان برای پیگیری یکی از معضلات عظما برای زائران اربعین یعنی ساماندهی و کیفیتبخشی به ناوگان حمل و نقل مسافری در برگشت بالاخص در شهر کربلا، جایی که نه دفتری هست جهت خرید بلیط و نه سکویی برای ایستادن و مسافر سوار کردن و نه صندلی و سایهای برای نشستن و نه تکریم ارباب رجوع و نه مأمور و مسئولی برای پاسخگویی، میتواند کافی باشد.
شاید دشت بی آب و علف کربلا در روز واقعه عاشورا که لبهای تشنه را خشک کرده، صورتها را سوزانده، امیدها را ناامید کرده، وحشت را بر جانها سایه افکنده، خیمهها را آتش زده و سوزانده، مأمن و مأوا را برای استراحت ناامن کرده و رمق را از پاها برای حرکت گرفته، تعریف نادقیقی از آن باشد که بر امام حسین علیه السلام و خانواده و یارانش گذشته؛ بلاتشبیه بسیار واقعی مینماید این دشت بی آب و علف و مصیبت عظمایی که بر زائران اربعین در روز اربعین اتفاق میافتد؛ آن زمان که آهنگ برگشت میکنند در گرمای شدید تابستان -که شدتش از گرمای مهرماه که واقعه در آن اتفاق افتاده، نفسگیرتر است- وقتی که مسیرها را دنبال میکنند، ناگاه به بیابانی میرسند که کربلائیان نامش را ترمینال نهادند؛ بیابانی وسیع و پر از خاک، که با عبور هر وسیله بر امیدهایت برای نشستن یا سوار شدن، مشتی گرد و خاک میپاشد تا در ریههایت تربتی برای آیندهات ذخیره کنی! وقتی در جستجوی ماشین هستی و زن و بچه هم همراهت هستند، به هر طرف میدوند تا شاید ماشینی پیدا کنند اما دریغ از حتی سراب ماشین!
وقتی چند ساعت قبل نگاه میکنند، میبینند که از اول صبح که زیارت اربعین را خواندند و به سمت ترمینال حرکت کردند تا زمانی که در ترمینال سعی صفا و مروه کرده و بعد از ترمینال خارج شدند و در خیابان و بر روی آسفالت داغ دنبال ماشینها دویدند و غروب شد، همه این زمانها جایی برای نشستن پیدا نکرده بودند و کمتر سایهای یافتند که جمع زیادی آن را اشغال نکرده باشند.
هر سال که به زیارت اربعین میروند، در برگشت از خود این سوال را میپرسند و شاید سوال همه زوار باشد که بفرض، این مسأله برای مسئولان شهری کربلا مهم نباشد، چگونه است که این موضوع یعنی امنیت و راحتی شهروندان برای مسئولین ایرانی که به حضور ۴، ۵ میلیونی در اربعین افتخار میکنند و آن را زمینهساز ظهور میدانند، مهم نیست و برایشان دغدغهای ایجاد نکرده است؟
آیا سلامت کودکان تا وقتی به مرز میرسند از بس خاک استنشاق کردهاند و گرما و آفتاب دیدهاند و دچار اسهال و استفراغ شدهاند، و در مرز آمپول و سرم میزنند، مهم نیست؟
اینجانبان امضاکنندگان این کارزار از شما درخواست رسیدگی به موضوعات و معضلات گفته شده را داریم.
با احترام مجدد؛ پیشاپیش از توجه و اقدام شما سپاسگزاریم.