معاونت محترم امور زنان ریاست جمهوری
سرکار خانم دکتر زهرا بهروز آذر
وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
جناب آقای دکتر محمدرضا ظفرقندی
سلام
هر یک از اعضای بدن انسان کارایی خاصی دارد و دست بردن در این خلقت موجب مشکلاتی غیرقابل جبران و مداوم برای افراد میشود. جراحیهای زیبایی اندام جنسی زنان یکی از پرخطرترین جراحیهایی است که اعضای پرکاربرد و پرمسئولیت اندام جنسی زنان را به بهانه زیبا شدن و سودجویی نشانه گرفته است و اثرات غیرقابل برگشتی بر جسم زنان باقی میگذارد. با جستجویی ساده میتوان به برخی از آگهیهای تبلیغاتی برخورد که زنان را تشویق به جراحیهای زیبایی اندام جنسیشان میکنند. هیچ آماری از میزان شیوع عملهای جراحی زیبایی اندام جنسی زنان وجود ندارد اما افزایش تبلیغات اینترنتی میتواند سنجشی بر این فرضیه باشد. همچنین باید توجه داشت که پزشکان زنان و زایمان در صدر شکایات پزشکی قانونی هستند و دلایل ثبت شکایات فراوان از پزشکان زنان و زایمان توسط دولتها پاسخ روشنی نداشته است.
در دفترچه تأیید شده توسط سازمان برنامه و بودجه، وزارت درمان، بهداشت و آموزش پزشکی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و در نهایت سازمان علوم پزشکی عمل زیبایی اندام جنسی زنان به رسمیت شناخته شده است. در این دفترچه با عنوان "ارزش نسبی خدمات و مراقبتهای سلامت جمهوری اسلامی ایران" برای این جراحیها نرخ دستمزد تعیین گردیده است؛ به عنوان مثال لابیاپلاستی ارزش نسبی ۱۲ دارد. ارزش کاری که در سال ۱۴۰۰ دولت بر کار پزشکان جراح اعلام کرده است ۱۰۳ هزار تومان میباشد. یعنی در کل هزینه جراحی زیبایی هر زن به صورت رسمی و بدون هیچ ممنوعیتی باید یک میلیون و دویست و سی و شش هزار تومان باشد؛ سوال اینجاست که چرا انجام جراحیهای زیبایی اندام جنسی و قطع عضو زنان در طول این سالها رایج شده و توسط نهادهای مربوط به رسمیت شناخته میشود؟ چرا سازمانهای مربوطه در ایران مانند علوم پزشکی و وزارت بهداشت این عمل را متوقف نمیکنند و یا دسترسی مراجعین را محدود نمیکنند؟
اگرچه هزینههای دریافتی از سوی پزشکان بیش از مبلغ مصوبه است اما جای سوال دارد که چرا با وجود مشترکاتی که بین جراحیهای زیبایی اندام جنسی زنان و ختنه دختران وجود دارد، پزشکان آزادانه میتوانند مروج چنین عملی باشند؟
در این خصوص ذکر چند پیشنهاد قابل توجه است:
۱. ممنوعیت تبلیغ و ترویج و انتشار عکس از جراحیهای زیبایی اندام جنسی زنان توسط پزشکان یا هر کنندهای اعم از جراح یا غیرجراح.
۲. ارجاع مراجعهکنندگان به پزشکی قانونی
پیشنهاد میگردد که تمامی مواردی که با درخواست جراحیهای اینچنینی به پزشکان زنان و زایمان مراجعه میکنند از پزشک قانونی مجوزی مبنی بر لزوم انجام عمل دریافت کنند. این مجوز میتواند تاییدی بر لزوم انجام عمل و نیاز جسمی یا روانی مراجعه کننده باشد.
۳. تشابه جراحیهای زیبایی اندام جنسی زنان با ختنه زنان و همسو بودن با تعریف بهداشت جهانی
سازمان بهداشت جهانی، ختنه زنان (ناقصسازی جنسی زنان) را هر گونه آسیب به اندام جنسی زنان به دلایل غیردرمانی میداند. در تعریف این سازمان به محدودیت سنی، اختیار یا اجبار، کننده (جراح یا غیرجراح)، کلینیکی یا سنتی بودن اشارهای نشده است. این بدان معنیست که جراحیهای زیبایی اندام جنسی زنان مصداق ختنه و نقص عضو است.
۴. نبود قوانین مشخص در حوزه جراحیهای زیبایی اندام جنسی زنان
قانون و نظارت مشخصی در خصوص این جراحیها وجود ندارد ولی اگر به قوانین کلی کشور نگاهی انداخته شود حتی با دریافت برگه رضایت مراجعه کننده، مسئولیت آثار دائمی این عمل بر زندگی فرد برعهده پزشک است. به همین دلیل طبق ماده ۶۶۴، ۷۰۶، ۷۰۷ و ۷۰۸ قانون مجازات اسلامی میتوان درخواست دیه داد.
ماده ۶۶۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲: قطع و از بینبردن هر یک از دو طرف اندام تناسلی زن، موجب نصف دیه کامل زن است و قطع و از بینبردن بخشی از آن، به همان نسبت دیه دارد. در این حکم فرقی میان باکره و غیرباکره، خردسال و بزرگسال سالم و معیوب از قبیل رتقاء و قرناء نیست.
ماده ۷۰۶ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲: از بینبردن قدرت انزال یا تولید مثل مرد یا بارداری زن و یا از بینبردن لذت مقاربت زن یا مرد موجب ارش است.
ماده ۷۰۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲: از بینبردن کامل قدرت مقاربت، موجب دیه کامل است.
ماده ۷۰۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲: از بینبردن یا نقص دائم یا موقت حواس یا منافع دیگر مانند لامسه، خواب و عادت ماهانه و نیز به وجود آوردن امراضی مانند لرزش، تشنگی، گرسنگی، ترس و غش، موجب ارش است.
۵. فرهنگسازی و افزایش آگاهی زنان
هر کدام از اعضای اندام جنسی مسئولیتهای بالینی و مقاربتی دارند و قطع آنها میتواند مصداق قطع عضو باشد. بنابراین پیشنهاد میگردد در این خصوص آگاهیهای بیشتری به زنان داده شود تا تفاوت بدنهایشان را بپذیرند و برای یکسانسازی بدنشان با الگوهای غیراستاندارد و بدنهای طراحیشده دست به چنین جراحیهای پرخطری نزنند.
۶. افشای دلایل شکایت از پزشکان زنان و زایمان در پروندههای پزشکی قانونی
به نظر میرسد دسترسی به پروندههای شکایات از پزشکان زنان و زایمان (بدون ذکر اطلاعات بیمار و پزشک) و یافتن علل شکایت بتواند راههای تازهای برای تداوم چنین شکایاتی پیش روی قرار دهد و بار پزشک قانونی نیز کمتر شود.