بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر پزشکیان
رئیس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام،
آیا سوره علق را خواندهاید؟ فلسفه وجودی نزول سوره علق چیست؟ آیا خداوند در سوره علق به قلم قسم نمیخورد؟ قلم را چه کسی به دست ما داده است؟ آیا غیر از معلم، معلمی که خون دل خورده است، رنج دوران کشیده است، سختیها دیده، اشک چشم ریخته، و جان داده است تا به ما بیاموزد که چگونه بخوانیم، بنویسیم و چگونه زندگی کنیم؟
جناب رئیس جمهور، شأن معلم چیست؟ آیا غیر از این است که قدر بیند و در صدر نشیند؟ در این مملکت، در این جامعه چگونه شأن معلم حفظ میشود؟ آیا ما مرید و از ارادتمندان مولای متقیان، حضرت امام علی علیهالسلام نیستیم که میفرماید: "من علمنی حرفاً فقد صیرنی عبداً". این نشانه جایگاه رفیع معلم در دین مقدس اسلام است. اما آیا در جامعه ما، در حکمرانی جامعه ما، شأن معلم، خصوصاً معلم پیشکسوت و به ویژه معلم بازنشسته، حفظ میشود؟
جناب رئیس جمهور، شأن معلم بازنشسته چیست؟ معلم بازنشستهای که بیش از ۳۰ سال زحمت تعلیم و تربیت فرزندان این مرز و بوم را به عهده داشته و بسیاری از وزرا، وکلا و قضات دست پرورده او هستند، باید اینگونه مورد بیمهری قرار بگیرد؟
جناب آقای دکتر پزشکیان، یکی از دلایلی که مردم ایران شما را به عنوان رئیس جمهور خود انتخاب نمودند این بود که نمیخواستید در خانه خود آرام باشید در حالی که معلم بازنشسته در کوچه و خیابان مورد آزار و اذیت قرار بگیرد. نمیخواستید ظلم مضاعف دستگاههای دولتی، شخصی را وادار به تحصن و تجمع در خیابان کند، اما برخی از مسئولان شما اینگونه فکر نمیکنند و خود را ژن برتر میدانند.
ما امضا کنندگان این نامه، بازنشستگان ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ به بعد آموزش و پرورش هستیم و میخواهیم از برخورد یک استاندار برای شما بگوییم؛ استانداری که مورد تأیید و وثوق شماست و توسط وزیر کشور شما انتخاب شده است. ما از استاندار خراسان شمالی میخواهیم بگوییم که در اولین روزهای زمامداریاش در این استان، اولین کاری که کرد بیحرمتی به جامعه معلمان بازنشسته بود.
جمعی از معلمان بازنشسته ۱۴۰۰ خراسان شمالی که از ظلم مضاعف و اجحافی که در حق ما ۴۸ هزار نفر معلم بازنشسته کل کشور در ارتباط با تضییع حقوقمان دیده بودیم و قلبمان از این ظلم رنجیده بود، چاره کار را در این دیدیم که در مراکز استانها برای دادخواهی به استانداریها پناه ببریم. از قضا، یکی از این استانداریها، استانداری خراسان شمالی در بجنورد بود. ما معلمان سختیکشیده به دلیل اینکه استاندار جدید شما، جناب آقای نوری، به داد ما میرسد و فریاد ما را میشنود، به تعداد دهها نفر در تاریخ ۱۴ آبان ۱۴۰۳ فقط برای احقاق حق ما، جلو درب استانداری خراسان شمالی ساعتها به انتظار نشستیم که شاید جناب استاندار، اندکی از زمان خود را به ما اختصاص دهد و شنونده درد دل ما باشد؛ اما زهی خیال باطل! ما ساعتها رنج کشیدیم، سرپا ایستادیم، گرما و سرما خوردیم ولی استاندار، علیرغم درخواستهای مکرر ما، از اتاقش بیرون نیامد که ببیند چه خبر است. آیا این استانداری در تراز انقلاب اسلامی است؟ آیا این استانداری است که به قول شما رئیس جمهور بزرگ، میخواهد دیوارهای سنگی بین مردم و مسئولین را فرو بریزد و در بین مردم باشد؟
جناب رئیس جمهور، سوال ما این است: اگر ایشان نماینده دولت شماست، پس وای به حال این مردم؛ و اگر ایشان نماینده دولت شما نیست، آیا لیاقت آن را دارد که از طرف شما و به نمایندگی از دولت شما در استانی مثل خراسان شمالی که در آن محرومیت موج میزند، حکمرانی کند؟ رئیس جمهور عزیز، ما چون شخصیت شما را والاتر از این میبینیم که چنین فردی به عنوان نماینده شما در یک استان محروم باشد، از شما میخواهیم هرچه سریعتر در انتصاب ایشان در استانداری خراسان شمالی تجدید نظر فرمایید. رئیس جمهور محترم میدانیم که شما از مایید و پیرو منویات مقام معظم رهبری هستید. میدانیم که بابت رنجهای ما خون دل میخورید. اما آیا زمامدارانی که گماردهاید نیز مانند شما فکر میکنند؟ چقدر خوب میشد نامه امام علی علیهالسلام به مالک اشتر در مورد خصوصیات یک زمامدار مؤمن مسلمان فصلالخطاب والیان و استانداران خود قرار دهید که اگر اینگونه میشد از دولت شما بوی بهشت میآمد، اما...
ما بازنشستگان فرهنگی که شما را بسیار دوست داریم و میخواهیم در کنار شما و با پشتیبانی از شما این سرزمین زرخیز را به سوی فلاح و رستگاری هدایت کنیم، عاجزانه از شما میخواهیم که در انتخاب زمامدارانی چون آقای نوری استاندار فعلی خراسان شمالی دقت نموده و تجدید نظر فرمایید تا دل مردم از شما و دولتتان رنجیده نشود و با اطمینان به آیندهای روشن بتوانیم زندگی کنیم.
و در پایان، مصرانه از شما میخواهیم که در حکم استانداری خراسان شمالی تجدید نظر نمایید تا درس عبرتی باشد برای دیگر استانداران که زندگی خود را با مردم وفق دهند، با مردم باشند و رنج مردم را لمس کنند و این را نیز گوشزد میکنیم که ما مردم ایران یک ید واحدهایم و جانمان یکیست و اگر قسمتی از این وجود آسیب ببیند دگر عضوها را نماند قرار.
با ارادت و احترام
بازنشستگان فرهنگی