ابوالقاسم لاهوتی (متولد ۱۲۶۴ کرمانشاه - فوت ۱۳۳۶ مسکو) از مبارزان دورهی مشروطه و پیشگامان شعر نو است. وی به خاطر فعالیتهای سیاسی و محکوم شدن به اعدام در سال ۱۳۰۱ مجبور به فرار به شوروی شد. همین مسئله موجب گشت تا نام و آثار لاهوتی در دوران پهلوی اول و دوم در ایران بایکوت شود و جامعهی ادبی - خواسته و ناخواسته - او را به فراموشی بسپارد. وی فعالیتهای ادبیاش را در روسیه و تاجیکستان پی میگیرد و امروزه جزو پایهگذاران ادبیات معاصر تاجیکستان به حساب میآید.
دیوان او در سال ۱۳۳۶ در شوروی چاپ شد اما در ایران، بعد از انقلاب و سال ۱۳۵۸ این اتفاق روی داد. شمس لنگرودی در جلد اول تاریخ تحلیلی شعر نو مینویسد: "قطعی است که نخستین شعر نو در ایران را به تاریخ ۱۲۸۸ ه.ش ابوالقاسم لاهوتی سروده است." (ص ۶۵)
فارغ از بحث تقدم و تأخر از لحاظ زمان سرایش شعر نو و کِبَرِ سنیِ لاهوتی نسبت به نیما یوشیج (۱۲۷۳ - ۱۳۳۸)، لاهوتی زبانی ساده در شعرهایش دارد، چیزی که نیما بهطور عمده با آن بیگانه است و زبان شعرش پر از تعقید و پیچیدگیهای غیرضروری است که با تئوریهای نیما در باب شعر نو در تضاد است.
شاید عموم مردم و حتی جامعهی ادبی، به خاطر تعلق خاطری که سالها از نام نیما دارند، در مقابل این تغییر جبههگیری کنند، در حالی که این موضوع انکار نیما نیست، بلکه به نوعی دادن حقانیت به ابوالقاسم لاهوتی است که دهههاست به خاطر مسائل غیرادبی در گمنامی مانده است. امید که علاقهمندان به شعر و ادبیات، بدون پیشداوری قبلی، در این کارزار یاریمان کنند.