ریاست محترم جمهور و ریاست شورای عالی امنیت ملی
وزیر محترم بهداشت و درمان
ریاست محترم سازمان محیط زیست
ریاست محترم سازمان بازرسی کل کشور
ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام
رؤسای محترم کمیسیونهای انرژی و محیط زیست و بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی
سلام و احترام؛
تنفس هوای پاک حق طبیعی و مسلم و اولیه و خدادادی همه جانداران و آدمیان است؛ حقی که ما ایرانیان دیر زمانی است از آن محرومیم و نعمت خدادادی نفت و گاز و انرژیهای فسیلی بخاطر ناکارآمدی مدیران بلای جانمان شده است. مسئول این هوای آلوده و مسموم و غیرقابل تنفس و کشنده و سرطانزا و مسئول مرگ تدریجی و زجرکش کردن شهروندان در اثر تنفس این هوای ناسالم و ناپاک کیست و چرا هیچ کس به این وضعیت مصیبت بار و غیرانسانی و رقت بار رسیدگی نمیکند و هیچ تدبیری برای این معضل اساسی اندیشیده نمیشود؟
آلودگی هوا اکنون به یک بحران جدی و دائمی و ملی تبدیل شده و فقط اختصاص به تهران و سایر کلانشهرها ندارد. شش ماه از سال در کل ایران آلودگی ناشی از سوختهای فسیلی و شش ماه دیگر سال هم آلودگی ناشی از ریزگردها به علت فرسایش خاک را داریم و تقریباً کمتر روزی در طول سال هوای پاک و سالم و بدون آلودگی و یا آلودگی در حد مجاز داریم.
اکنون در آستانه فصل زمستان دود آسمان کل ایران را فرا گرفته و آن را به جهنمی سوزان تبدیل کرده و روزگار ایرانیان را تیره و تار کرده است و این وضعیت در طولانی مدت بر شرایط آب و هوایی و اقلیمی ایران هم اثر سوء گذاشته و سبب گرمایش کلی هوای ایران شده است، بطوریکه گرمایش هوای ایران بیشتر از گرمایش متوسط جهانی و کشورهای همسایه و منطقه است و این گرمایش سبب کاهش نزولات آسمانی، خشکسالی و قحطی آب و فرار ابرها از آسمان ایران و ناباروری و تبخیر آنها شده است.
چرا برای مسئولین کشور ما حفظ حجاب زنان مهمتر از حفظ جان شهروندان است، بطوریکه همه توان و امکانات خود را برای مبارزه با بیحجابی بسیج میکنند اما برای اجرای قانون هوای پاک هیچ اقدام جدیای نمیکنند؟ با اینکه هیچ چیز در دنیا و در حقوق بشر و در نزد خداوند و در ادیان آسمانی مهمتر از جان انسانها و هیچ گناهی بالاتر از قتل نفس نیست. این منطق وارونه با کجای دین و عقل سلیم تطابق دارد؟
چرا کشته شدن و درد و رنج و بیماری مردم و سونامی سرطان در ایران برای مسئولین بیاهمیت است و از کنار آن با سکوت و بیتفاوتی رد میشوند و چشم بر آن میبندند؟ با اینکه تعداد قربانیان هوای آلوده در ایران در طی یک سال یا تعداد کل قربانیان جنگ غزه در طی یک سال برابری میکند. جان همه انسانها عزیز و شریف است و جان هیچ کس عزیزتر از دیگری نیست و هر دولتی در وهله اول موظف به حفظ جان شهروندان خویش است.
چرا افزایش زاد و ولد و تعداد جمعیت برای مسئولین کشور ما اهمیت دارد و از کاهش و پیری جمعیت نگرانند و همه امکانات خود را برای مبارزه با جلوگیری از باروری و سقط جنین بسیج میکنند، ولی مرگ و میر و بیماری و مرگ تدریجی آدمها بر اثر تنفس هوای آلوده برای آنها مهم و نگرانکننده نیست؟
این تناقضات و دوگانگیهای آشکار در رفتار و عملکرد مسئولین کشور آدمی را به فکر فرو میبرد و هیچ پاسخ و توجیه عقلانی و قانعکنندهای نمیتوان برای آن پیدا کرد.
آیا مسئله آلودگی هوا بحرانی لاینحل است و با وجود این همه دانشگاه و استاد و دانشجو و دانشمند و کارشناس و متخصص و افراد نخبه و درسخوانده در این مملکت و سایر ممالک و با وجود این همه فناوریهای نوین هنوز هیچ راه حلی برای این مشکل پیدا نشده و یا آنکه راه حل هست ولی هیچ ارادهای برای حل این مشکل در میان مدیران و مسئولین کشور ما نیست و یا آنکه مسئولین اصلاً آن را مشکل خود نمیدانند بلکه آن را مشکل شهروندانی میدانند که میخواهند در کشور خودشان زندگی کنند و اگر کسی از این وضعیت شاکی و ناراضی است به قول بعضی از خودیهای از خود راضی میتواند بساطش را جمع کند و از این مملکت به هر کجا که میخواهد برود و در آنجا هوای پاک و سالم تنفس کند؟
چرا مسئولین اجرایی تنها راه حل این مشکل را در تعطیلی مدارس و ادارات و یا گران کردن بنزین میبینند؟ آیا هیچ راه حل اساسی و کارشناسی دیگری وجود ندارد؟ آنها که به قیمت پایین بنزین معترضند و آن را غیرمنطقی و تنها راه حل همه مشکلات و ناترازیها را در گران کردن بنزین میدانند، چرا به کیفیت پایین و غیر استاندارد بنزین اعتراضی ندارند و آن را غیرمنطقی نمیدانند؟ چرا کسی به کیفیت پایین خودروهای پرمصرف داخلی و تولید و واردات انحصاری خودرو و بستن تعرفههای غیرمنطقی بر واردات خودروهای باکیفیت خارجی و تولید و تردد موتورسیکلتهای دودزا و پرسر و صدا اعتراضی ندارد و برای آن چارهای نمیاندیشند؟ آیا پای مافیای خودروسازی و قاچاق سوخت در میان است و آنها مانع حل این مشکلند و منافع آنها از جان میلیونها انسان مهمتر است؟
چرا قانون هوای پاک اجرا نمیشود؟ اگر مشکل در تعدد مراکز تصمیمگیری در این مورد است چرا یک وزارتخانه مستقل و واحد و جامع برای تصدی امور آب و هوا و محیط زیست و منابع طبیعی تأسیس نمیشود تا به این بیتصمیمی و بینظمی و به تعدد مراکز تصمیمگیری و موازیکاری و تخریب عمدی و سازمانیافته محیط زیست و نابودی منابع طبیعی پایان دهد؟
اگر مشکل اصلی آلودگی هوا در تحریمهاست که هست، چرا کسی برای رفع آنها گام جدی برنمیدارد و چرا برخی مسئولین تحریمها را بیاثر و نعمت میدانند؟! البته که تحریمها برای معدود کاسبان تحریم نعمت است اما برای اکثریت مردم ایران سراسر نقمت و بلا و شر مطلق است.
به قول حضرت سعدی در هر نفسی که فرو میرود دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شکری واجب است. اما کجاست سعدی دانا تا ببیند که در شرایط کنونی ایران دیگر نفس کشیدن نعمت و ممد حیات و مفرح ذات نیست و مردم ایران از این نعمت طبیعی و خدادادی و حق مسلم انسانی بخاطر داشتن مسئولین بیکفایت و بیمسئولیت محرومند و نفس کشیدن هم برای آنها مایه درد و رنج و بلا و بیماری و نقمت شده و در هر نفسی که فرو میرود و برمیآید باید بر مسببین و مسئولین این وضعیت لعن و نفرین نمود و از شر آنها به خدا پناه برد.
آلوده کردن هوا و محیط زیست بیشتر از هر جرمی مصداق بارز افساد فیالارض و نابودی حرث و نسل است؛ آیا کسی هست که به این جرم آشکار رسیدگی کند و به داد مردم برسد؟
با احترام و سپاس