اعتراض و مخالفت با انتقال پایتخت کشور به مکران

#مخالفت_با_انتقال_پایخت_به_مکران

اعتراض و مخالفت با انتقال پایتخت کشور به مکران

جناب آقای دکتر پزشکیان
رئیس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران

با سلام؛

احتراما، همانگونه که استحضار دارید، در ماه‌های اخیر موضوع جابجایی پایتخت از طرف دولت مطرح و طی روزهای جاری به صورت رسمی منطقه مکران از طرف آقای عارف، معاون اول جنابعالی و خانم مهاجرانی، سخنگوی دولت به عنوان مناسب‌ترین گزینه برای پایتخت جدید اعلام گردید. در حالی‌که انتقال پایتخت برای رفع دو معضل اساسی که گریبان‌گیر تهران می‌باشد مطرح شده است و چنانچه با جابجایی پایتخت به منطقه‌ای، دو معضل جای خود را به چند مشکل حادتری بدهد، آن منطقه شرایط پایتخت شدن را نخواهد داشت. در ذیل مشکلات منطقه مکران مطرح گردیده است:

۱- گسل زلزله مکران یکی از مهم‌ترین گسل‌های ایران می‌باشد و طی سال‌های گذشته زلزله‌های مهیبی را تجربه کرده که به واسطه نبود تجهیزات ثبت نگردیده‌اند. زلزله سال ۱۹۴۵ به بزرگی ۸.۱ ریشتر در منطقه مکران و چابهار رخ داد که توسط دستگاه‌های زلزله‌نگاری ثبت شده است. در این زلزله ارتفاع سونامی به ۱۲ متر رسید و ۴۰۰۰ نفر کشته شدند. این تعداد کشته در مقایسه با جمعیت کمی که در آن منطقه زندگی می‌کردند، آمار قابل توجهی است. به فرض اینکه جمعیت ساکن در منطقه در زمان رخداد این زلزله حدود شش میلیون نفر بود، یکی از فجایع انسانی رخ می‌داد. دکتر مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله و سایر اساتید در خصوص جابجایی پایتخت به مکران اعلام داشته‌اند در صورت تصمیم به انجام این جابجایی، بایستی منطقه به توسعه فناوری هشدار سونامی و زلزله مجهز گردد تا از فجایع بعدی جلوگیری شود. چنانچه قرار بر ایجاد فناوری هشدار سونامی و زلزله در مکران است، همین فناوری طی این سال‌ها در تهران اجرا می‌شد و هزینه‌های بالای تغییر پایتخت به استناد به زلزله‌خیزی تهران صورت نمی‌گرفت. و به فرض اینکه چنین فناوری در مکران اجرا شود و هشداری مبنی بر سونامی و زلزله در این منطقه اعلام شود، جمعیت چند میلیون نفری را در عرض چند ساعت یا چند روز با کدام زیرساخت و راه‌های ارتباطی به سایر استان‌ها می‌توان انتقال داد؟ مردم برای شرایط بحرانی بایستی به تهران و منزل اقوام بروند در حالی‌که مکران با تهران دوهزار کیلومتر فاصله دارد. حتی اگر مردم به منطقه امن جابجا شوند، تمامی زیرساخت‌ها و ادارات و ساختمان‌هایی که سال‌ها با سرمایه ملی ساخته شده است، تخریب و نابود خواهد شد.

۲- پایتخت بایستی در مرکز ایران و در دسترس‌ترین مکان به اکثر استان‌ها باشد؛ در غیر این صورت هزینه بسیار بالای مأموریت کارمندان سایر دستگاه‌های اجرایی برای تردد با خطوط هوایی به دولت و حتی شرکت‌های خصوصی تحمیل خواهد شد و خطوط هوایی نیز پاسخگوی این حجم تردد نخواهند بود. جمعیت تهران نه میلیون نفر است و در روز به شانزده میلیون نفر می‌رسد که قسمت بالایی از این جمعیت متغیر از سایر استان‌ها و برای حضور در جلسات و مراودات با مراکز ستادی و مالی است. فاصله هوایی تهران تا چابهار ۱۴۵۶ کیلومتر و فاصله خطوط زمینی حدود ۲۰۰۰ کیلومتر می‌باشد.

۳- مکران در مرز پاکستان و در منطقه‌ای است که نظامیان آمریکایی در آب‌های منطقه حضور دارند و این باعث کاهش امنیت نظامی این منطقه شده است، در حالی‌که پایتخت بایستی در امن‌ترین منطقه قرار گیرد.

۴- پایتخت بایستی به دور از قومیت‌های خاص باشد؛ مردم منطقه مکران، بلوچ و اکثرا اهل سنت می‌باشند و از نظر فرهنگی، مذهبی، اجتماعی با مردم تهران تفاوت‌های چشمگیری داشته و تداخل فرهنگی این دو تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت.

۵- طبق آمار اعلامی وزارت کار و رفاه و تعاون اجتماعی، نرخ محرومیت این منطقه ۶۲ درصد می‌باشد که بالاترین رقم در کشور است. این مشکلات سبب روی آوردن مردم به قاچاق کالا شده است. سوخت‌بری و قاچاق سوخت یا مواد مخدر و اسلحه از معضلات دیگر در منطقه است که سال‌ها گریبان‌گیر مردم مناطق محروم بوده است. همچنین تعدادی از ساکنین به واسطه امرار معاش از طریق قاچاق، مجبور به نگهداری اسلحه گرم در منزل هستند.

۶- کمبود آب آشامیدنی در سیستان و بلوچستان یکی از معضلاتی بوده است که تمامی این سال‌ها تلاشی برای بهبود آن نشده است. ۸۱ درصد مردم سیستان و بلوچستان به روش سقایی آبرسانی می‌شوند و سهمیه ۱۵ لیتر آب در یک روز دارند.

۷- چابهار یک جزیره مرجانی است و تبدیل آن به پایتخت از نظر زیست‌محیطی بقای آن را به خطر خواهد انداخت. خاکبرداری و ساخت و ساز موجب مدفون شدن مرجان‌ها خواهد شد.

۸- جدای از تمامی مشکلات بالا، چنانچه کارمندان و خانواده ایشان به این منطقه نقل مکان کنند، برای دید و بازدید خانواده و اقوام مجبور به رفت و آمد به تهران یا سایر شهرها خواهند شد و تنها راه، استفاده از خطوط هوایی می‌باشد. به فرض که شش میلیون نفر به پایتخت جدید نقل مکان کنند و هر خانواده یک بار در ماه به تهران یا سایر استان‌ها سفر کند، آیا خطوط هوایی و فرودگاه پاسخگوی این حجم رفت و آمد خواهند بود؟ هزینه بالای بلیت رفت و برگشت هواپیما برای یک خانواده در یک ماه بیش از بیست میلیون تومان خواهد شد. آیا کارمندان در صورت سکونت به همراه خانواده توانایی پرداخت هزینه بلیت هواپیما را خواهند داشت؟ یا منجر به زندگی پدر خانواده در مکران و مادر و فرزندان در تهران خواهد شد؟ زندگی کارمندان جدای از خانواده مشکلات بزرگ فرهنگی را در پی خواهد داشت.

به استناد مشکلات فوق و سایر مشکلاتی که بایستی تحقیقات بیشتر در خصوص آن صورت پذیرد، امضاکنندگان این کارزار مخالفت خود را در خصوص جابجایی پایتخت به مکران اعلام می‌داریم.

5%
95 درصد باقی مانده تا نمایش ویژه در صفحه اصلی کارزار
[اطلاعات بیشتر]

امضاکنندگان: 52 نفر

  • نسرین نیک پی ارام

  • مرادقلی دودانگه دزفول

  • عباس جیریایی شراحی تهران

  • محیا تبریزی تهران

  • منصور ربیعی اراک

  • محمدحسن عفارزاده

  • میثم بادر اراک

  • محمود عزیزآبادی فراهانی اراک

  • مریم میرزاجانی اراک

  • محسن مقدم حبیب زاده

  • ایلیا نوری اراک

  • مهرداد رحیمی تهران

  • سعید نیک پی اراک

  • جواد خیرآبادی اراک

  • راضیه یاسبلاغی اراک

  • رویا پروینی سنقر

  • معصومه شیری اراک

  • روزبه نوری اراک

  • Araz Erandi تهران

  • فرهاد محمدی تهران

  • سیدجواد حاجی اراک

  • سید میلاد محمودی اراک

  • ن . ش کرج

  • اشرف غفارزاده اراک

  • شیرین شفیعی اراک

  • محسن اسدی اراک

  • ناهید نیک پی اراک

  • نرگس مولائی قم

  • م علیزاده شهریار

  • س‌‌‌‌‌ا ر ا تهران

بحث و گفتگو

اخبار مرتبط با این کارزار



اگر شما خبر تازه‌ای دارید لطفا لینک خبر رسمی آن را از طریق کلید فوق ثبت نمایید.


تأیید کارزار جهت انتشار

این کارزار در چهارچوب قوانین پلتفرم کارزار تأیید و منتشر شد.



این کارزارها را هم حمایت کنید: