ریاست محترم مجلس شورای اسلامی،
جناب آقای دکتر محمد باقر قالیباف
ریاست محترم جمهوری،
جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان
با سلام و احترام.
همه ما می‌دانیم که حقوق فعلی معلمان به هیچ عنوان تأمین‌کننده معاش زندگیشان نیست و بسیاری از معلمان برای تأمین معاش خانواده‌شان به شغل دوم و سوم روی آورده‌اند. می‌توان گفت آن‌ها دیگر تاجر هستند نه معلم. معلمان در محیط مدارس در حال مرگ هستند. آن‌ها در جنگ زندگی هستند. آن‌ها تمسخر می‌شوند، آن‌ها در معابر عمومی کوچک شمرده می‌شوند، آن‌ها توسط دانش‌آموزان خود با تحقیر مواجهه می‌شوند، آن‌ها به ترک شغل تشویق می‌شوند، آن‌ها پس از دریافت مدارک ارشد و دکتری با علاقه معلم شده‌اند، ولی اکنون به دلیل ناتوانی در خرید وسایل روزمره‌شان، در محیط مدرسه و جامعه مورد تحقیر واقع می‌شوند. آن‌ها خرد شده‌اند و نمی‌توانند به معلم بودنشان افتخار کنند. معلم بودن برای آنان مایه سرافکندگی شده است. معلمان در شرایط کنونی همانند معلمان نسل قبل نمی‌توانند الگوی دانش‌آموزان باشند، زیرا دانش‌آموزان، معلمان را به عنوان افرادی که در تأمین نان شب مشکل دارند، تمسخر می‌کنند. با تمام تلاش‌هایی که ما معلمان برای ساختن یک زندگی شرافتمندانه داریم، اما نمی‌توانیم آن زندگی را تأمین کنیم. این در حالی است که انتظارات اجتماعی اعضای جامعه این امر را همواره تقویت می‌کند که معلم وظیفه آموزش و تربیت کودکان و نوجوانان را بر عهده دارد. با وجود دوندگی همیشگی معلمان برای تأمین معاش زندگیشان، آیا می‌توان به این امر امید داشت که امر تربیت و آموزش به خوبی از سوی معلمان اجرایی شود؟
ما می‌دانیم که وضعیت کنونی جامعه‌مان به شدت حساس بوده و تمام اقشار جامعه دارای مشکلات اقتصادی‌اند. اما باید بدانید که وضعیت معلمان هیچ تفاوتی با فقر و دست و پنجه نرم کردن با دیو فلاکت ندارد. همه ما می‌دانیم که اگر آموزش در کشورمان ایران فقیر شده است، به دلیل آن است که معلمان به لحاظ اقتصادی فقیر هستند. آن‌ها نمی‌توانند در شرایطی که باید به دنبال نان شب باشند، دغدغه آموزش را داشته باشند. فقط در یک صورت می‌توان آموزش و تربیت را مجدداً در کشور ایران احیا کرد و آن هم در صورتی است که وضعیت اقتصادی معلمان به سامان باشد.
اگر خواهان احیای آموزش و تربیت در وطن‌مان ایران هستیم، اگر خواهان معلمان مسئولیت‌پذیر هستیم، اگر می‌خواهیم از آینده کشورمان محافظت کنیم، اگر می‌خواهیم تاریخ و گذشته کشورمان را برای فردای فرزندانمان الهام‌بخش معرفی کنیم، اگر می‌خواهیم شهروندانی مسئولیت‌پذیر و با اخلاق داشته باشیم، اگر خواستار شهروندانی دلسوز و پایبند به ارزش‌های انسانی و دینی هستیم، باید معلمان را از بازار جدا کرده و آن‌ها را مجدداً به قلب مدارس هدایت کنیم و این امر در صورتی امکان‌پذیر است که مجبور نباشند با دیو فلاکت بجنگند و زندگیشان را شرافتمندانه ببینند.
لذا درخواست ما این است که طرح فوری افزایش حقوق معلمان به نحوی که متناسب با شرافت معلم باشد، در دستور کار مجلس قرار گیرد.
با تقدیم احترام
موفق شد
ویژه
