جناب آقای قالیباف
رئیس محترم مجلس شورای اسلامی
جناب آقای کاظمی
سرپرست محترم آموزشوپرورش
با سلام
معلمان آمدند، اما نه با گذاشتن صندلی مقابل در اتاق، نه با نایلون کشیدن و صحبت کردن از پشت آن، نه با جواب سر بالا به بهانه کرونا، بلکه مانند همیشه با واژگانی نرمتر از حریر و لطیفتر از گل؛ با جانم و عزیزم، با مهر و محبت پدرانه و مادرانه، با صدایی به رنگ آبی آسمانی و نصایحی دلسوزانه، که نه عتاب دارند و نه خطاب.
همان معلمانی که مدتها در معرض تیر طعنهها و تهمتها قرار داشتند، بازگشتند اما با چشمانی کمسوتر که هدیه ناشاد شاد بود. معلمان برگشتند هرچند که عافیتطلب و راحتطلب خطابشان کردند. فرهنگیان امروز به کلاسها میروند تا برای دانشآموزانشان از ناگفتهها بگویند.
آری! معلمان، مظلومانه، بیادعا و ساکت، نه مدافع لقب گرفتند نه ایثارگر. حتی اگر مثل امروز در میدانِ مین کرونا باشند. معلمان در کلاسهایی فاقد کولرگازی و آبی، بدون تهویه هوا، در اوج گرما، بدون حتی چرخش یک پنکه ساده، عرقریزان در گرمای نفسگیر در زیر ماسک باز هم مشق عشق میکنند.
نه نگهبانی در ورودی مدرسه مستقر است که از ورود افراد به مدرسه جلوگیری کند، نه خبری از حفاظهای نایلونی است، خبری هم از آهنگ و رقص و فیلم و عکس نیست. حتی اگر وزیر با عدول از مواضع قبلی الزام نکند، اما معلمان ملزمند که به مدرسهها بیایند. بسیاری از کسانی که تا دیروز معلمان را بهخاطر تعطیلی شماتت میکردند، امروز از ترس بیماری جرئت نمیکنند فرزندشان را به مدرسه بفرستند.
امروز ما معلمان خود و خانوادههایمان را برای تعلیم و تربیت فدا میکنیم، هر چند سوگند پزشکی نخوردهایم. ما انسان تربیت میکنیم حتی با وجود کرونا، حتی با ضریب بالای ابتلا، حتی با داشتن بیماریهای زمینهای بسیار.
امروز معلمان در خط مقدم هستند. شاید روزی برسد که جامعۀ ما بداند سعادتش در ارزش نهادن به معلمانش است.
از شما مقامات محترم درخواست داریم فرهنگیانی که بهدلیل کرونا از دنیا رفتند، شهید نامیده شوند تا بهنوعی قدردانی از زحمات این قشر باشد.
با تشکر