جناب آقای دکتر ظفرقندی
وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
با سلام و احترام؛
حدود یک ماه پیش، در کارزاری که ایجاد شد، تأکید گردید که نیاز به ورود چندجانبه و سریع به وضعیت دستیاران تخصصی پزشکی وجود دارد.
اکنون با نهایت تأسف و تألم، بار دیگر شاهد خبر درگذشت یکی از دستیاران تخصصی رشته جراحی هستیم. این وقایع، بیتردید تأثیر عمیقی بر جامعه پزشکی میگذارد و جای تعجب ندارد که کرسیهای دستیاری پزشکی خالی میماند؛ چرا که همکاران، ناظر چنین شرایطی هستند و بسیاری از ترس خطرات جانی، به پزشکی عمومی بسنده کرده یا به مهاجرت روی میآورند.
نمونههایی از این شرایط تلخ، از جمله درگذشت دکتر میثم فدایی، که پس از پنج شب بیخوابی ممتد در دانشگاه علوم پزشکی اهواز، حین انتقال خانواده خود به اهواز در استان سمنان، به دلیل خستگی مفرط و فشارهای وارده، جان خود را از دست داد و خانوادهاش را تنها گذاشت، و نیز درگذشت دکتر محسن هاشمی، که در کشیک ارشدی سال اضافه خود در بیمارستان الزهرا اصفهان، در تخت استراحت پاویون جان باخت، نشاندهنده عمق بحران موجود است.
آیا این حوادث، نتیجه سختگیریهای ناعادلانه، شرایط دشوار دستیاری، و عدم توجه کافی به رفاه و معیشت این قشر نیست؟ دستیاران تخصصی، علاوه بر فشار کاری سنگین و کشیکهای طاقتفرسا، برای تأمین حداقل معیشت، مجبور به انجام کشیکهای اضافی در خفا هستند. آیندهای که برای آنان ترسیم شده، نهتنها روشن نیست، بلکه با مشکلاتی نظیر اشتغال اجباری در مناطق محروم، حقوقی که با ترمیم آن حداکثر به ۲۰ میلیون تومان میرسد، و کارانه و ماندگاریای که با تأخیر چندین ماهه پرداخت میشود، مواجهاند. این در حالی است که مسئولیت سنگین جانی و حقوقی آنان، ۲۴ ساعته ادامه دارد.
در چنین شرایطی، آیا انتظار داریم پزشکان متخصص انگیزه و امنیت شغلی داشته باشند؟ آیا سیستمی که پزشک را به سکوت و سر به زیری وادار میکند، در نهایت منجر به فرسایش روحی و حتی مرگ ناشی از فشار و استرس نخواهد شد؟
تأمین رفاه، پرداخت منصفانه، کاهش فشارهای غیرضروری، و ایجاد انگیزه برای ادامه فعالیت دستیاران تخصصی، ضرورتی انکارناپذیر است. امید است تدبیری عاجل اندیشیده شود تا دیگر شاهد چنین فجایع غمانگیزی نباشیم.
و من الله التوفیق