جناب آقای دکتر زلفیگل
وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری
با سلام و احترام
همان گونه که مستحضرید، اساتید حقالتدریس دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشور بالغ بر سه دهه است که بار آموزش را با کمترین حقوق و مزایا بر دوش میکشند و هیچ متولی و مرجع نظارتی برای رسیدگی به مشکلات این قشر فرهیخته در کشور تعریف نشده است. داشتن بیمه از بدیهیترین و ابتداییترین حقوق هر شهروند است و اولین وظیفه کارفرماست، اما اغلب دانشگاهها از آن استنکاف میکنند و فقط دانشگاه آزاد این مهم را تا حدی رعایت میکند.
طبق قوانین مالیاتی افرادی با درآمد زیر ۳۶ میلیون تومان در سال معاف از مالیات هستند اما اساتید حقالتدریس متاسفانه با اینکه بعضا در سال سه میلیون تومان هم درآمد ندارند، مورد اجحاف و بیمهری قرار میگیرند و هر ترم مالیات اجباری از حقوق بسیار ناچیزشان کسر میشود و هیچ مرجعی نیز مسئولیت آن را عهدهدار نمیشود.
میزان حقالزحمه اساتید بسیار ناچیز است و هیچ تناسبی با رشد نرخ تورم و سایر دستمزدها ندارد و پس از حداقل یک سال تاخیر بهصورت اقساط و... پرداخت میشود.
بهبهانه کرونا و مجازی شدن آموزش، دانشگاهها از سر و ته کیفیت کاسته و عذر بسیاری را خواستند، صدها دانشجو را سر یک کلاس مجازی نشانده و به اسم تدریس فقط رفع مسئولیت میکنند. کلاسی که حتی استاد فرصت حضورغیاب و رفع اشکال را ندارد. بهجای اینکه تعداد دانشجویان در هر کلاس کم و تعداد اساتید افزوده شود تا کیفیت تدریس این همه تنزل نداشته باشد، راه برعکس اما مقرونبهصرفه در پیش گرفته شده است.
نهایتا بعد از سالها تدریس هیچ حق اولویتی در جذب برای ایشان تمهید نشده و مثل هزاران فارغالتحصیل دیگر همهساله در آزمونهای استخدامی و فراخوانهای جذب شرکت میکنند. اغلب این عزیزان در آرزوی استخدام حتی دچار کبر سن شده و برای همیشه شانس استخدام را از دست دادهاند.
برای افزایش دستمزدها برای تمامی مشاغل، بخشنامهها و مکانیسمهایی تعریف شده است، اما متاسفانه اساتید حقالتدریس حمایت قانونی مشابهی ندارند و افزایش حقوقی برای این مدرسان لحاظ نمیشود. متوسط مبلغ در نظر گرفته شده برای یک ساعت تدریس، ۸ الی ۱۴ هزار تومان بوده که نسبت به هر دانشگاه متغیر است. همچنین پرداخت مطالبات اساتید نیز با تاخیر انجام میشود و یک استاد در برخی مواقع پس از پایان دوره تدریس باید حدود دو سال منتظر پرداخت مطالباتش باشد. با توجه به کسر مالیات از حقوق ۷۰۰ الی ۸۰۰ هزار تومانی اساتید حقالتدریس، از این میزان حقالزحمه نیز تنها ۶۰ الی ۷۰ درصد آن پرداخت میشود و زمان وصول مابقی آن مشخص نیست.
اساتید حقالتدریس حتی یک روز هم سابقه بیمه پایه و عمر را نداشته و تا آخر عمر از مزایای بازنشستگی محرومند؛ هیچ قراردادی با این اساتید در دانشگاه بسته نشده و در صورت عقد قرارداد نیز حتی یک نسخه از آن در اختیار استاد حقالتدریس قرار داده نمیشود. مدت و مبلغ در این قراردادها مشخص نبوده و یک استاد حقالتدریس هیچ اطلاعی از اینکه ترم بعد نیز تدریس خواهد کرد یا نه ندارد.
حتی دانشجویان امکان استفاده از تسهیلات بانکی را دارند اما اساتید حقالتدریس این امتیاز را نیز ندارند. با وجود اینکه ۶۰ درصد فعالیتهای پژوهشی و آموزشی دانشگاهها توسط اساتید حقالتدریس انجام میشود، این اساتید از ابتداییترین حقوق صنفی و شهروندی محروم هستند.
اساتید حقالتدریس به دو دسته فاقد شغل و دارای شغل تقسیم میشوند؛ دسته اول اساتیدی هستند که به جز تدریس در دانشگاه، شغلی دیگری ندارند اما تدریس برای دسته دوم به عنوان شغل دومی محسوب میشود که میزان دریافتی و حقالزحمه از محل این شغل برایشان مهم نیست و عمده این افراد را کارمندان ارگانهای دولتی تشکیل میدهند. هیچ تفاوتی از نظر پرداخت مالیات توسط این دو دسته اساتید وجود ندارد و با هر دو قشر یکسان برخورد میشود. این در حالی است که برخی افراد با وجود داشتن چندین شغل برای بهرهمندی از مزایای استادی وارد دانشگاه شدهاند و با این کار حق اساتید حقالتدریس را که به این کار به چشم شغل نگاه میکنند، تضییع میکنند. انتظار داریم توجه بیشتری به این مسئله شود.
نداشتن هیچگونه حق پژوهانهای از سوی دانشگاهها و یا به مقدار خیلی کم به نسبت اعضای هیئتعلمی جای بسی گلایه دارد، زیرا بسیاری از اساتید حقالتدریس از سطح علمی بسیار خوبی برخوردار بوده و به دنبال تحقیق و پژوهش هستند و نداشتن امکانات لازم برای انجام کارهای پژوهشی، خود به مشکلات این طیف از اساتید میافزاید. بهنوعی میتوان گفت این کار دانشگاهها باعث کاهش سطح علمی در دانشگاهها میشود.
خواهشمندیم جهت احقاق حقوق این قشر فرهیخته و ارزشمند دستورات لازم را مبذول فرمایید.
با تشکر