جناب آقای دکتر زلفیگل
وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری
جناب آقای دکتر مقیمی
ریاست محترم دانشگاه تهران
با سلام
مدتی است که با زحمات اساتید گرانقدر، جناب آقای دکتر زمانی (که مایه مباهات و فخر گروه روانشناسی و مشاوره هستند) و دکتر حاتمی، آزمایشگاهی به نام «روانشناسی تطبیقی» در دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران راهاندازی شده است. در اخبار و تصاویر منتشرشده از این آزمایشگاه، بهعنوان آزمایشگاه حیوانی یاد شده که قرار است برخی آزمایشهای روانشناسی مانند شرطیسازی، روی حیواناتی مانند موش و همستر در آن انجام شود.
این درحالی است که احترام به حقوق حیوانات در آزمایشات علمی و حتی در حوزه پزشکی دهههاست که به سه اصل رسیده است: جایگزینی روشها، کاهش آزمایشها و بهینهسازی آزمایشها (منبع شماره یک). نکته مهم این است که در سایه پژوهشهای علمی امروز بدیهی به نظر میرسد که حتی در حوزه پزشکی، شباهت بین اندامهای کمترپیچیده حیوان و انسان بسیار کمتر از شباهت ذهن، مغز و رفتار حیوانات و انسانهاست.
باتوجه به این نکات و هنگامی که:
- در آمریکا روانشناسی تطبیقی بهعنوان یک رشته، روبهافول است و در درسنامههای روانشناسی بهندرت از این رشته پژوهشی سخنی به میان میآید (منبع شماره دو)؛
- علیرغم همه انتقادات اخلاقی و علمی که از ضرورت نداشتن یا مفید نبودن پژوهش با حیوانات حتی در حوزه پزشکی حکایت میکند (میتوانید بخشی از آنها را در کتاب «بهجای آزمایش روی حیوان: پژوهشهای پزشکی در سده بیستویکم» بیابید (منتشرشده در وبسایت «سامانه ملی اخلاق در پژوهشهای زیستپزشکی»- منبع شماره سه)؛ و نیز دغدغههای علمی/اخلاقی که دایر بر پژوهش با حیوانات در ایران است (منابع چهارم و پنجم) چگونه میتوان افتتاح آزمایشگاه روانشناسی تطبیقی را قابلتوجیه دانست؟
نحوه عملکرد موسسان این آزمایشگاه نیز مبهم است و تضمینی برای حفظ حقوق حیوانات توسط افراد آزمایشکننده وجود ندارد. به زبانی سادهتر انجام دوباره آزمایشهای سادهای مانند شرطیسازی که دهها سال پیش انجام شده و اصول آن برای همه مبرهن و واضح است، چه دستاوردی برای این علم خواهد داشت؟ ما دهههاست که با نشستن بر شانههای غولی همچون اسکینر (مشهورترین رفتارگرای دنیا که بیشتر از همه آزمایش روی حیوانات را انجام داده) فراسوی آنچه او میتوانست بداند و از طریق «پژوهشهای انسانی» فهمیدهام که چگونه درباره همایندیهایی که در سطوح گوناگون تحلیل بر رفتار انسان تأثیر میگذارد، پژوهش کنیم و نیازی به گرسنه نگه داشتن همستر بیچاره برای فهم شرطیسازی عامل در انسان نداریم؛ همستر یا حیوانی که برخلاف انسان توان آن را ندارد که درخواست خروج از پژوهش را بدهد.
از طرفی در شرایط حاضر، نیرو و بودجه کافی برای پژوهشهای روانشناختی قابل تعمیم با شرکتکنندگان انسانی هم بهسختی قابلدسترس است، لذا میخواهیم به روشنی به این مسئله اشاره کنیم که دیرماندگی و نابههنگامی افتتاح این آزمایشگاه است که از اندک آبروی روانشناسی در چشم سپهر عمومی ایران میکاهد، نه آنکه مایه تحسین و تمجید باشد.
لذا ما امضاکنندگان زیر که بخشی از دانشجویان و فارغالتحصیلان روانشناسی و مشاوره، حامیان حقوق حیوانات و دغدغهمند رعایت اصول اخلاق حرفهای هستیم، درخواست تعطیلی این آزمایشگاه را داریم.
با تشکر
منابع:
1. Russell, W. M. S., & Burch, R. L. (1959). The principles of humane experimental technique. Methuen.
2. Abramson, C. I. (2015). A crisis in comparative psychology: where have all the undergraduates gone?. Frontiers in psychology,
, 1500.
3. https://ethics.research.ac.ir/docs/Ethics-What-Will-We-Do-If-We-Do-Not-Experiment-On-Animals.pdf
مبشر، م.، و موسوی، ف.، و نخعی، ن.، و شیبانی، و. (۱۳۸۵). بررسی رعایت اصول اخلاق در پژوهش بر حیوانات آزمایشگاهی به روش کیفی. اخلاق در علوم و
ناوری, ۱(۱ (ویژه نامه اخلاق پزشکی)), ۴۹-۶۰. https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=61677
5. احمدی نوربخش، س.، و میراب زاده اردکانی، ع.، و میرصانعی، س.، و آل داوود، س. (۱۳۹۵). ضرورت های نظارت اخلاقی بر وضعیت کار با حیوانات آزمایشگاهی در کشور. دانشور پزشکی, ۲۳(۱۲۳), ۶