جناب آقای رئیسی
رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای قالیباف
رئیس محترم مجلس شورای اسلامی
جناب آقای محسنیاژهای
رئیس محترم قوه قضائیه
سرکار خانم خزعلی
معاون محترم رئیسجمهور در امور زنان و خانواده
سرکار خانم قاسمپور
رئیس محترم فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی
با سلام
هر از گاهی خبری در رسانهها میپیچد؛ خبری هولناک که دل هر انسانی را به درد میآورد. اخیراً خبر از قتلی میرسد که مردی ، همسر هفدهساله خود را بهطرزی فجیع و غیرانسانی سر بریده و سر او را در انظار میچرخاند. در نگاه اول، چهره او پر از تلاطم و فشارهای روحی است و گیجی و سرگشتگی در رفتارش دیده میشود، گویا هنوز نفهمیده قتلی مرتکب شده است، انگار هنوز آگاه نیست که گناهی نابخشودنی انجام داده و خانواده و تباری را داغدار کرده و عقوبت و کیفری نیز منتظر اوست.
شبکههای معاند و مدافعان ظاهری حقوق بشر که بهدنبال موضوعی میگردند که چرخ شبکههایشان بچرخد، بیکار نمینشینند و برچسبهای جدیدی به قوانین حقوق بشری در ایران میزنند تا عیوب و مشکلات فراوان جامعه خود را پنهان کنند. خبر قتل زن جوان هفدهساله، یکی از اخباری است که احساسات عمومی و اجتماعی را جریحهدار کرد، اما اخبار ناگوار دیگری هم در طول ماههای اخیر، فضای روانی جامعه را متلاطم کرد. فارغ از بُعد قضایی قتل اخیر ، لازم است چند مسئله از ابعاد روانشناسی و جامعهشناسی مورد بررسی قرار گیرد.
- زنی با هفده سال سن و داشتن کودکی سهساله به قتل میرسد، مگر در چند سالگی ازدواج کرده است؟
- آیا افرادی که در سن پایین ازدواج میکنند، آمادگی لازم برای مدیریت زندگی را دارند؟
- جمعبندی بررسیهای اجتماعی درباره ازدواجهای زودهنگام و در سن کم (آنهم بدون بلوغ روانی و فکری)، خوش فرجام است یا بدفرجام؟ آیا ملاک برای مجوز ازدواج این کودکان، فقط رشد ظاهری و جسمانی آنهاست؟
- والدینی که دختر خود را در کودکی به ازدواج سوق میدهند، چقدر از درستی تصمیم خود مطمئن هستند؟ آیا مردم جامعه با معیارهای مناسب ازدواج و تشخیص زمان مناسب و آمادگی فرزندان آشنا هستند؟
- چرا زنی با این سن کم باید به کشوری دیگر فرار کند؟ مگر از همسر و زندگی خود چه میخواسته که برآورده نشده است که راهحل آن را فرار از زندگی مشترک و کشور دانسته است؟
- چرا باید شرایط به جایی برسد که زنی دارای همسر و فرزند است، تحتتأثیر فضای افسارگسیخته مجازی، بهراحتی به غریبهای در آنسوی مرزها اعتماد کند، عاشق شود و از زندگی و فرزند خود دل بکند، ولی این اعتماد در زندگی مشترک خودش بهوجود نیاید؟
- چرا شوهر او نتوانست هیجانات منفی و خشم خود را مدیریت کند و فجیعترین و ناپسندترین راههای ابراز خشم را انتخاب کرد؟
- چرا خانواده که باید منبع و بستر آرامش زوجین باشد، گاهی اینقدر ناامن میشود و افراد بهدنبال آرامش در خارج از آن میگردند؟ آیا جامعه از شاخصهای خانواده پایدار و خانواده متعالی آگاهی دارد؟
- آیا افرادی که با طعنه و برچسب زدن به این مرد، محرکی برای قتل و همسرکشی او شدهاند، در محکمه الهی بیگناه هستند یا شریک جرم، چرا باید مشکلات و بدبختی افراد، سوژهای برای مداخله سایرین میشود؟
- نقش آموزش و آگاهسازی در حوزه خانواده کجاست؟ آیا این مقوله را باید به خود خانوادهها واگذار کرد؟ آیا ضرورت ندارد که متولی مشخصی وجود داشته باشد و یا دستگاههای متولی با حساسیت بیشتری در میدان باشند؟
طبیعتاً پاسخ به این سؤالات، موضوعاتیست که هم روانشناسان و هم جامعهشناسان باید ساعتها پیرامون آنها بحث و بررسی انجام دهند، تا خروجیهای مناسبی برای برنامهریزی، اقدامات فردی، اجتماعی و اداری حاصل شود. آمار خودکشی، خودسوزی، همسرکشی، خشونت خانگی، کودک آزاری، خیانت زناشویی، اعتیاد و طلاق صرفاً آماری برای گزارش دادن و بایگانیکردن نیستند، بلکه شاخصهای تعیین سلامت روانی فردی، خانوادگی و اجتماعی محسوب میشوند.
در حالی که خانواده برای انجام رسالتهای کلیدیاش باید کانونی پر از مهر، محبت، آرامش و احساس امنیت و نشاط باشد، با معضلاتی در درون مواجه است که نتایج آن دامنگیر جامعه و افراد میشود. یکی از مهمترین آسیبها و معضلاتی که این اواخر بنیاد خانواده با آن مواجه بوده و در دوران کرونا افزایش یافته است، بحث خشونت خانگی است که سبب ایجاد چرخه خشونت و گردش نسلی آن میشود.
نکتهای که معمولاً در کنار این حوادث هولناک مغفول میماند، مسئولیت دستگاهها، نهادها و سازمانهایی است که عهدهدار سلامت روانی کشورند و هرساله نیز با صرف بودجههای سنگین، ضمن استخراج آمارها، لازم است برنامهریزی مؤثر اجتماعی نیز صورت گیرد و چه بسا ضمن نیاز به بررسی دقیقتر ابعاد روانشناختی و اجتماعی مسائل، اثرسنجی این برنامهها و اقدامات در جامعه نیز نیاز به نظارت جدیتری دارد، لذا طراحی اتاق فکری از متخصصان و نخبگان علمی و حوزوی در هر استان ضرورت مییابد.
در وضعیت موجود که بهعلت همهگیری ویروس منحوس و استرسافزای کرونا، جامعه با کاهش سلامت روانی نیز مواجه میباشد و طولانیشدن این همهگیری، زمینهساز بروز اختلالات و بیماریهای مختلف روانی در افراد، خانوادهها و بهتبع آن در اجتماع شده است، ضرورت دارد بهمنظور تأمین سلامت اجتماعی، تمهیداتی اتخاذ و نسبت به برنامهریزیهای دقیق اجرایی کوتاهمدت تا بلندمدت، اقدامات لازم صورت پذیرد.
مضاف بر این با پایان یافتن یا روند کاهشی کرونا، سایر آسیبهای روانی و مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی بهصورت جهشی و بهصورت افزایش آمارهای تأثربرانگیز، بهخصوص بیماریهای روانی فردی، خود را نشان خواهد داد. این بیانیه، هشداری است نسبت به وضعیت افزایشی آمارها و شاخصهایی که سلامت روانی جامعه را بهخطر میاندازد که امید است در برنامهریزیها و اقدامات دستگاهها، با نگاهی تخصصی، حساسیت و دقت بیشتری صورت گیرد.
همچنین هشداری است به هموطنان ارجمند که آسیبهای اجتماعی را جدیتر گرفته و در مباحث ازدواج، همسرداری، تحکیم خانواده و تربیت کودک و نوجوان، به چالشها و مشکلات کوچک اهمیت بیشتری داده و با حوصله بیشتر و مطالعه، آگاهی خود را افزایش دهند.
با تشکر
◻️ اعتراض به فعالیتهای معدنی در منطقه حفاظتشده ساریگل
◻️ اعتراض به استثنا شدن بانکها از تعطیلی دو روز در هفته
◻️ درخواست حذف همیشگی سربازی اجباری
#سلامت_روانی_خانواده_و_جامعه
درخواست برنامهریزی برای کاهش آسیبهای اجتماعی و عوارض روانی دوره کرونا
زمان این کارزار به پایان رسیده است.
جهت اطلاع از نتیجه این کارزار و خبرهای مربوط به آن به
کانال تلگرام یا
صفحه اینستاگرام
کارزار مراجعه نمایید.
امضاکنندگان: 416 نفر
-
سهیل نادری
-
الهه حسنخانی
-
فاطمه پولادیان
-
حسین کشتکار
-
سیما دائمی
-
حمیرا شرفی
-
رامین شه منش
-
طاهره اکبری
-
زهرا شکاری
-
زهره بردبار
-
حسن سلاجقه
-
زهره محمدزاده
-
معصومه باقری
-
خسرو رمضانی
-
رویا عظیمی
-
عبدالرضا روستا
-
زینب وزیریان
-
عذرا اسکندری فرد
-
حسن حاتمی
-
میناسلطان پوراقدم
-
رضا اژدری
-
شبنم احسان
-
سعیده روستا
-
سهیلا باستانی
-
اکبر رحیمی
-
محبوبه طاهری
-
محبوبه حسینی
-
فیروزه بقائی
-
نجمه خوارزمی
-
حمیده عابدی نژاد
بحث و گفتگو
اخبار مرتبط با این کارزار
اگر شما خبر تازهای دارید لطفا لینک خبر رسمی آن را از طریق کلید فوق ثبت نمایید.
تأیید کارزار جهت انتشار
این کارزار در چهارچوب قوانین پلتفرم کارزار تأیید و منتشر شد.