جناب آقای گوترش
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد
سلام و درود
ما نویسندگان این نامه، جنابعالی را از این جهت مخاطب قرار دادهایم که هماکنون شما بر کرسی ریاست سازمانی تکیه زدهاید که با هدف «حفظ امنیت و صلح جهانی، گسترش روابط دوستانه میان کشورها و رسیدن به همکاری و هماهنگی در عملکرد ملتها» ایجاد شده است اما متأسفانه سالهاست که سازمان ملل در انجام وظایف خود ناتوان بوده و تأسف بیشتر اینکه کشورهایی که خود از بنیانگذاران آن بودهاند، اعتبار و کارایی آن را به شدت خدشهدار کردهاند.
قدرتهای بزرگ، با نادیدهگرفتن مقررات توافق شده بینالمللی، گاه و بیگاه کشورهای کوچک را به بهانههای گوناگون مورد هجوم قرار میدهند یا قدرتهای منطقهای با چراغ سبز آنها، به کشورهای کوچکتر و ضعیفتر حمله میکنند.
رژیمهای خودکامه، اقلیتهای قومی و مذهبی را قتلعام می کنند و متأسفانه، کشورهای بزرگ با معیارهای دوگانه یا چندگانه با حوادث برخورد میکنند. درد این است که از زمان تأسیس سازمان ملل متحد تا کنون بشریت شاهد جنگ و خشونتهای زیادی بوده است که همه از تراژدیهای غمبار دوران معاصر هستند.
افراطگرایی ناشی از تعصب کور، سبب ایجاد جریانهای خشونتآمیز در جایجای جهان گشته است. هنوز کاربست سلاحهای کشتار جمعی در هیروشیما و ناکازاکی، حلبچه و سردشت از اذهان جهانیان پاک نشده است و حوادثی مانند چرنوبیل و یازده سپتامبر در یادها باقی است.
چندین سال است که مردم بیگناه در کشورهای مختلف در آتش سلطهگری میسوزند و اخیراً، جنگی دیگر توسط اسلاف بنیانگذاران آن سازمان، حق حیات انسانهای بیگناه را نشانه رفته و کودک و زن و پرنده و دگر جانداران سرزمینی را که روزگاری پاره تن هم بودهاند، فراری داده است. جان و مال و خانه و کاشانه شهروندان، زیر رگبار گلوله و بمب گرفته شده و جانِ صلح با موشک جنگ، بیجان گشته است.
این جنایتها، در پس دههها گفتوگو و کندوکاوِ پیامدهای ناگوار جنگهای اول و دوم و متعاقب سالها کسب تجربه و افزودن بر فهم ارزش همزیستی و مانیفیست زندگی جمعی و خلاف مانیفیست توافق شده آن سازمانها با دهها عضو متعهد منفعل و غیرمتعهد فعال است.
عامل ناکارآمدی سازمان ملل متحد، در مرتبه اول، آن است که سازمان ملل، علیرغم رسالت ذاتی خود، نماینده دول و نه ملل است که ملل خواهان صلح و برابری و برادریاند و نه جنگ و تعصب و تبعیض.
عدم پایبندی و خودکامگی قدرتهای بزرگ به تعهدات توافق شده خود در آن سازمان، از دیگر چالشهای بزرگ سازمان ملل است.
وجود استانداردهای دوگانه و چندگانه و عدم پاینبدی به اصولی مانند حقوق بشر و یگانگی نوع انسان، عدم اهتمام دول به رعایت تعهدات خود، کاربست خودخواهانه حق وتوی برخی از اعضا و بیتفاوتی برخی دگر، شأن و قدرت سازمان ملل را از بین برده، حاکمان مستبد را بیباکتر ساخته و جان و مال مردان و زنان و کودکان و تخریب طبیعت و محیط زیست زیستمندان بیپناه را در جای جای این کره خاکی را به خطر انداخته است.
ما کنشگران اجتماعی و فعالان فرهنگ صلح و محیط زیست، به عنوان بخشی از شهروندان تمدنساز ایران که در طول تاریخ خود علمدار صلح و برادری و حقوق انسان و سایر زیستمندان بودهایم، جنابعالی را در کسوت سمت قانونی ریاست سازمان ملل، فرا میخوانیم، تا به نحو مقتضی، نسبت به مخاطرات تهدید و تجاوز و کشتار زیستمندان جهان، در راستای حراست از ناموس صلح جهانی، واکنش درخور، ایجابی و معطوف به اقدام معمول دارید و ورای درخواست و توصیه و تذکر، عملی در راستای همگرا کردن قدرت قانونی حاکمان و قدرت معنوی شهروندان جهان، برای بازگشت امنیت و پاسداری و حفاظت از صلح، مبذول فرمایید که جهان دگر تاب تحمل جنگی دگر و ناامنی درازدامنتر از گذشته را ندارد.
استفاده کارآمد از ابزاری که در اختیار دارید مانند دادگاه بینالمللی برای رسیدگی به تخلفات کشورها در تجاوز به حقوق یکدیگر و یا ارتش حافظ صلح بینالمللی، جهت ضمانت حفظ حقوق و امنیت همه کشورها، میتواند گرهگشایی برای سازمان ملل در برآورده کردن اهداف اصلی و اولیه خود که همانا تضمین صلح و امنیت برای همه است.
باشد تا مبادا عدم کارایی آن سازمان در ایفای نقش خود، سبب شود در آیندهای نزدیک شاهد مرگ سازمان ملل متحد و عقیم شدن رؤیای صلحطلبان در این کره باشیم!
با تشکر