وزیر محترم آموزش و پرورش
موضوع: آموزش ورزش باستانی (زورخانهای) در مدارس
با سلام و احترام
امروزه اهمیت امر پرورش جسم و روح در کنار آموزش علوم و مهارتهای زندگی و لزوم آشنایی دانش آموزان با سنتها و فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی بر کسی پوشیده نیست.
ورزش باستانی (زورخانهای) به عنوان یکی از ورزشهای کهن این مرزو بوم، دارای ظرفیتهای فراوان در پرورش جسم و روح وتعالی اخلاق و مرام جوانمردی میباشد و اسطورههای فراوانی در این رشته ورزشی در تاریخ این سرزمین ظهور نموده و به عنوان الگو قابل ذکر می باشند. لذا با توجه به موارد یاد شده؛ خواهان آموزش این ورزش به عنوان یکی از واحدهای درسی در مدارس کشور هستیم.
اصلی ترین دلایل ما برای عملی نمودن این خواسته به شرح زیر میباشد:
۱ ریشهدار بودن این ورزش در ژرفای تاریخ این سرزمین کهن.
۲ پیوستگی این ورزش با آموزههای والای دینی، انسانی و منش پهلوانی.
۳ پرورش همزمان جسم و روح و روان در این ورزش با توجه به پرداختن به مسائلی چون ایثار، جانبازی، ظلم ستیزی، شجاعت، دستگیری از ضعفا، برادری و برابری، همکاری و همیاری اجتماعی و...
۴ پیوستگی این ورزش با موسیقی و ادبیات فاخر ملی و مذهبی.
۵ اسطورههایی چون پوریای ولی، پهلوان اکبر خراسانی، جهان پهلوان تختی و... به عنوان نمادی از این ورزش پهلوانی می باشند.
معرفی اجمالی ورزش زورخانه ای
زورخانه به عنوان مکانی ورزشی قدمتی چندین صد ساله دارد. ولی این مکان ورزشی به لحاظ ساختار و نوع معماری خاص آن و همچنین قوانین، مفاهیم و مسائل موجود در این ورزش، آمیختگی تنگاتنگی با فرهنگ و تاریخ ایران کهن دارد و پیشینه آن به دوران باستان می رسد. به طوری که برخی از پژوهشگران آن را با آیین مهر(میترائیسم) و برخی دیگر با آیین پهلوانی دوران اشکانی(دوران پهلوی) مرتبط می دانند.
به هر حال در دوران اسلامی، زورخانه با بهرهگیری از مفاهیم مذهب تشیع و توجه خاص به قهرمانان ملی و مذهبی به ویژه امام اول شیعیان -حضرت علی (ع)- و قهرمانان شاهنامه به ویژه رستم، محلی برای گردهم آیی عیاران و گروههای اخوانی در جهت ایجاد هماهنگی و آمادگی جسمی و روحی برای مبارزه با ستمگران و دشمنان این آب و خاک بوده است و بعدها، با دگرگون شدن اوضاع اجتماعی و به وجود آمدن آرامش نسبی در جامعه، محلی برای تقویت جسم و پالایش روح پیشهوران و جوانان گردیده است.
همراهی موسیقی، این ورزش را به یکی از ورزشهای ریتمیک تبدیل کرده است. در کنار موسیقی، هنرهای دیگری چون شعر، ادبیات داستانی و حرکات موزون انفرادی و گروهی نیز در این ورزش وجود دارد.
ستایش سجایای اخلاقی همچون؛ احترام به دیگران به ویژه پیشکسوتان، پاکیزگی تن و روان، شجاعت، جوانمردی، راستگویی، درستکاری، حمایت از ضعیفان، دستگیری از مستمندان، ازخودگذشتگی، وطن پرستی و... در این ورزش بسیار بارز و مورد توجه قرار گرفته است.
از طریق تمام وجوه این ورزش(موسیقی، شعر، حرکات و ابزار ویژه این ورزش)از یک سو، روح جنگندگی و مبارزه با پلیدیها و دشمنان و از سوی دیگر روح تعالی و جوانمردی و عرفان در جان ورزشکاران دمیده می شود.
تخته شنا(شنو) نمادی از شمشیر است و باستانی کاران پیش از آنکه حرکت شنو را انجام دهند، با در دست گرفتن تختهها(شمشیرها) و انجام حرکاتی شبیه به نوعی رقص شمشیر، برای این کار آماده می شوند.
میل باستانی نمادی از گرز است و باستانیکاران به وسیلهی آن ماهیچههای مچ، ساعد، بازو و شانه و کتف را تقویت میکنند.
میلهای بازی (میلهای کوچک) نمادی از ابزارهای پرتابی جنگ هستند و باستانیکاران ضمن تمرین و انجام حرکاتی با عنوان "شیرین کاری" با آن ها، تمرکز و دقت خود را افزایش می دهند و اندامهای خود را برای پرتاب آماده میکنند.
کباده نماد کمان تیراندازی است و باستانی کار از طریق تمرین با آن خود را برای تیراندازی آماده میکند.
"سنگ"، نماد سپر است و تمرین با آن موجب تقویت عضلات بالا تنه جهت ایجاد قدرت، انعطاف و چالاکی است.
حرکت چرخ(چرخیدن) نمادی از جانبازی، جنگاوری، رجزخانی و نشان دادن روحیه بالای خود و زدن به قلب سپاه دشمن است. ضمن آنکه با توجه به وجود مفاهیم مذهبی و عرفانی در این ورزش و شکل خاص اجرای آن، می تواند با رقص سماع صوفیان مرتبط باشد.
شلنگ تخته انداختن(شاید سه لِنگ تخته(؟) به معنای سه لِنگ یا گام برداشتن بر روی تخت دیوار یا تخته ای که کنار دیوار قلعه قرار داده میشد) تمرینی بوده برای آمادگی نفوذ به قلعه ی دشمن.توضیح آنکه فن شلنگ تخته که از فنون خاص و سخت ورزش باستانی است به این صورت است که ورزشکار با دورخیز کردن و دویدن به سمت دیوار، با گام زدن، ارتفاع دیوار را می پیماید و حرکتی عمودی اجرا و به بالای دیوار می رسد. امروزه این کار را ورزشکاران رشته ورزشی پارکور هم انجام می دهند
کشتی گرفتن هم نماد مبارزه تن به تن پهلوانان است.
در زمینه ارتباط این ورزش با آیین های دینی و مذهبی نیز می توان علاوه بر موسیقی و اشعار به وجود سلسله مراتب هفتگانه ورزشکاران، رسم دعا خواندن، رخصت خواهی و رخصت دهی و... اشاره کرد. ضمن آنکه لخت بودن باستانی کاران و پوشیدن بدن تنها با یک لُنگ( در گذشته اینگونه بوده و بعدها شلوارمخصوص برای ورزشکاران در نظر گرفته شده) تداعی کننده احرام بستن است.
مرشد که با خواندن اشعار، ادعیه، تمثیل ها و... در قالب موسیقایی ورزشکاران را هدایت و هماهنگ میکند تمثیلی از راهنمای طریقت است.
گود هشت ضلعی زورخانه نیز نماد ایزد مهر یا خورشید بوده (عدد هشت در نمادپردازی اساطیری عدد خورشید است) که در باورهای کهن و باستانی، "ایزد پهلوانی"، جنگاوری و پیمان بستن و وفای به عهد و... است. همچنین عدد هشت می تواند اشاره به توسل به امام هشتم شیعیان – امام رضا (ع) - باشد. چرا که در باور شیعیان هر کدام از ائمه به سان خورشیدی برای هدایت مردم هستند و امام هشتم(شاید به دلیل داشتن رتبه هشتم که عدد خورشید است) معروف به شمس الشموس است. یعنی خورشید خورشیدها.
گود زورخانه، علاوه بر نماد پردازی های گوناگونی که برای آن در نظر گرفته اند، جایی است پایین تر از سطح زمین تا ورزشکار و پهلوان بداند که در جایگاه پایینی قرار دارد و از تکبر حذر نماید.
درب ورودی زورخانه نیز کوتاه تر از اندازه معمولی ساخته میشود تا هر وارد شونده ای به حالت تعظیم و احترام داخل زورخانه شود.
بازوبند پهلوانی نماد جوانمردی است و صاحب آن مسئولیت اجتماعی برجسته تری را به عهده دارد.
احترام خاص به سادات و مقدم داشتن آن ها در کارها نیز پیوند این ورزش با مفاهیم مذهبی را خاطرنشان میکند.