جناب آقای دکتر محمدمهدی اسماعیلی
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
با سلام
کاشان شهر سیقههای ناکوکِ به مو بند شده؛
متاسفانه بار دیگر همگان شاهد بودیم که یک برنامهی فرهنگی مبتنی بر بازآفرینی هنرمندان جوان حوزه موسیقی، که بامشقات فراوان موفق به اخذ مجوزهای متعدد قانونی شده بود از سوی نهاد مسئول _شما بخوانید نامسئول_ و بدون هیچ توضیح قانع کننده، در آستانهی برگزاری، لغو شد. سالهاست که برخوردهای غیرقانونی و فشارهای ایذایی از سوی ارگانها و نهادهای بیاعتنا به ترویج روحیه امید و طراوت که مورد تأکید رهبری نظام است، روح و روان هنرمندان را میآزارد!
گروهها یا نهادهایی که با اعمال سلیقه و بی هیچ ملاحظهای، یکهتاز بیقانونی و تشویش اذهان عمومی بوده و به هیچ مرجع و نهادی هم پاسخگو نیستند! در جایی که اکثر هنرمندان به انحاء مختلف و به بهانههایی، چون رعایت نکردن آییننامههای ارشاد و دیگر سازمانهای ذیربط و بیربط، با تهمت قانونگریزی مورد توبیخ و ممنوعالکاری قرار میگیرند. یک برنامه که با خون دلهای فراوان از مرجع رسمی فرهنگ و ارشاد، سالن اجرا و... مجوز قانونی را که طی فرایندی مطول دریافت کرده است، به چشم بر هم زدنی لغو و بر مجوزهای قانونی خط بطلان کشیده و در جایگاه فراقانون مینشینند و آن را به کاغذ پارهای بیارزش مبدل مینمایند.
آیا این اقدامات در وهله اول وهن اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی که در شهر کاشان خود بزرگترین تهدید تعالی فرهنگی و رفتار هنری میباشد، نیست؟ آیا اینگونه اتفاقات تحقیر و تحمیق مردم و مخاطبان فرهیخته حوزه فرهنگ به شمار نمیآید؟ آخر تا کی مردم و علیالخصوص خانواده هنرمندان جوان که امید آینده فرهنگ و هنرند، باید شاهد چنین رخدادهای تلخ و سیاه باشند؟ چرا یک بار هم نباید مدعیالعموم به اینگونه اعمال تضعیف کننده اقتدار مرجع فرهنگ و هنر و اهانت کنندگان به کیان مردم و لطمه زنندگان به ارزشهای مادی و معنوی هنر و هنرمندان، واکنش نشان داده و عاملان ضد قانون را مورد بازخواست قرار دهند؟
نه هنرمندان این عرصه هنجارشکنند و نه افرادی که فعالیت هنری دارند. مخاطبان همان مخاطبان هستند و هنرمندان هم همان هنرمندانی هستند که سالهاست در این شهر فعالیت هنری متعهدانه دارند و شهر هم همان شهر است؛ منتهی گویا یک سری اعمال سلیقهها وجود دارد؛ یا اینکه مسئولان جدید با فضای فرهنگی شهر آشنا نیستند! فضای فرهنگی و هنری شهر فضای آمادهای است و هنرمندان هم خط قرمزها را میشناسند و رعایت میکنند.
یک سری، عقیده تعدادی اندک را در چنین بزنگاههایی مبنا قرار داده و این مستمسک را رها نکرده و نتیجه آن «کاشانی مرده» از منظر فرهنگ و هنر است؛ در صورتی که علاقمندان حوزه هنر و علیالخصوص موسیقی در شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، که حتی برخی از افراد امکان سفر ندارند، همین رویدادهای فرهنگی را بالاترین تفریح خود میدانند.
چرا رویدادی که برای هنر کاشان افتخار به حساب میآید لغو و هنرمندانش مهاجر شهرهای مجاور شوند، آیا قوانین فرهنگی کشور قائم به جغرافیاست! برخی از مدیران شهر یک سری عقیدهها دارند اما یک سری وظایف ذاتی هم دارند که باید با حفظ حرمتها و شأنیتها به وظایف ذاتی خود بپردازند.
حداقل مطالبه هنرمندان و مخاطبانی که با صرف وقت خود مبادرت به تهیه بلیت و حضور در سالن نمودهاند، این است که پاسخگوی چنین رخدادهای خسارتباری باشد و با شفافیت تمام، علت چنین برخوردی را بدانند و نسبت به واکنش جایگاه و مرجع هنری کاشان که باید مأمن هنرمندان باشد، اما این روزها به نامبارکترین مکان فرهنگی و هنری تبدیل شده، نسبت به رفتارهای ضد هنری در این زمینه، آگاه شوند. آیا این خواستهی گزافی است؟
جناب آقای وزیر و بالتبع آن مدیرکل محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و در ادامه مسیر مسئولیت، فرماندار محترم کاشان
هنرمندان رویداد استعدادیابی روی خط _رویداد موسیقی آموزش محور جوانان هنرمند کاشان _ به همراه جمع کثیری از هنرمندان رشتههای هنری کاشان، اعتراض شدید خود را نسبت به اینگونه اعمال نظرهای غیرقانونی و توهینآمیز اعلام داشته و از شما میخواهد تا در حمایت از حقوق حقهی هنرمندان اقدام و در مقابل این نوع رفتارهای خودسرانه اهانت بار، عمل متعهدانه و متخصصانه نمایید.
اعتراض ما، ضمن پایبندی به قانون و اصول متعالی هنر و هویتهای کاشان _تخفیف و تحقیر ادارهای است که نام فرهنگ بر تارک آن میدرخشد و کسی سکاندار آن است که فهمی نسبت به قانون و فرایندهای فرهنگی ندارد و بعد بعدی هنرمندان و تهیه کنندگان و نهایتا مردم و مخاطبان فرهیختهای است که به تک تک آنها ظلم و بیاحترامی روا داشته میشود.
گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار
از شما خواهش داریم، ضمن پاسخگویی دقیق، مسیر حقیقتخواهی و تعالی هنر و هنرمندان کاشان را هموار و با تغییر منابع، آب امید و طراوت را به جوی جامعه هنر بازگردانید.
حتما مزین غمان برسد مژده بهار
گر سالکی به رسم امانت وفا کند