جناب آقای زلفیگل
وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری
جناب آقای قالیباف
رئیس محترم مجلس شورای اسلامی
حجتالاسلام مظفری
رئیس محترم دیوان عدالت اداری
روسای محترم دانشگاهها
موضوع:
چشم پوشی از اتفاق تقلب در کنکور و ادامه تحصیل متقلبین در رشتههای پزشکی و مهندسی، خطایی سیستماتیک است که منجر به تشویق فساد در جامعه و لطمهخوردن حیثیت علمی دانشگاه و دانشآموختگان میگردد.
روسای محترم،
استحضار دارید که چندی پیش رسما گزارش شد که بیش از هزار نفر در کنکور سراسری سال گذشته مرتکب تقلب شدهاند و در دانشگاهها پذیرفته شدهاند. در این خصوص نظر استفساری مجلس بر این قرار گرفت که چون افراد متقلب از وضعیت داوطلب به دانشجو ارتقا یافتهاند، به استناد قانون نمیشود مانع از جبران این خیانت شد و به این ترتیب دانشجونمایان متقلب در وضعیت تحصیلی خود در دانشگاهها ابقا شدند.
این استدلال به ظاهر ساده در تفسیر شکلی از قانون، موجب بهت و حیرت جامعه علمی، اساتید و دانشآموختگان کشور گردید. این تصمیم چند پیام به جامعه میدهد:
پیام اول اینکه در نظام جمهوری اسلامی هر کس مرتکب تقلب و خیانت گردد و مرحله یا درجهای را پشت سر بگذارند، از آن پس دارای مصونیت خواهد بود و کسی متعرض وی نمیگردد.
پیام دوم به دانشآموزان سخت کوش و خانواده آنها این است که در نظام ج.ا. رقابت عادلانه و فرصتهای برابر معنا ندارد و کوتاهترین راه برای رسیدن به هدف تقلب است. بدون آنکه بعدا کسی متعرض گردد. تشویق به تقلب و جرم و بزه کمینه پیام ناشی از این تصمیم است.
پیام سوم به جامعه این خواهد بود که بسیاری از آقایان دکتر و مهندس درس خوانده این دانشگاهها، افراد متقلب و بیسواد هستند که با پول و رابطه و تقلب به گرفتن مدارک تحصیلی نایل آمدهاند و زین پس وزن و اعتبار فارغالتحصیل شدن از بهترین رشتهها و دانشگاههای کشور از میان میرود. این جفایی است بزرگ به میلیونها دانش آموخته صدیق که با زحمت و درستی مدارج تحصیلی خود را اخذ نمودهاند.
پیام چهارم: عدم امنیت آتی در جامعه است. جامعه به تردید خواهد افتاد که بیماریاش را به کدام طبیب عرضه کند، یا ساخت خانهاش را به کدام مهندس بسپارد؟ نکند که در دام همان متقلبین دیروز و دکتر-مهندسهای قلابی امروز بیافتد.
پیام پنجم اینکه، نظام تصمیمگیری خردورزانه و قانونگذاری عادلانه و تفسیر منصفانه در این نظام کمرنگ شده است. دیگر چه کسی به قانونی احترام میگذارد که تقلب علنی را در نظام اموزشی و تربیتی کشور مباح میشمارد؟ زین پس قوانین این کشور چه مشروعیت و چگونه جایگاهی نزد جامعه خواهد داشت؟
این تصمیم به دانشگاهها این پیام را میدهد که دانشجویان ورودیشان دیگر همچون گذشته از افراد صلاحیتدار و سالم و مستعد و سختکوش انتخاب نشدهاند و دانشگاه باید منتظر بحرانهای بعدی تحصیلی و تربیتی ناشی از این پدیده باشند.
حالت بحرانی ناشی از این پدیده، در سالهای آتی برای خود شخص متقلب نیز خوشایند نخواهد بود؛ چرا که وی باید عمری را با عذاب وجدان بابت قرارگرفتن متقلبانه در جایگاه اشتباه تحمل کند و چه عذابی بالا تر است از عذاب وجدان؟ مگر آنکه وجدانهای بیدار را ساکت کنیم و جامعه را به بیوجدانی سوق دهیم.
تکرار اتفاق تقلب در دوسال پیاپی، نشانمیدهد که این رشته را هر چه زودتر و جدیتر باید متوقف کرد.
ما دانشآموختگان و اساتید دانشگاهها از رئیس مجلس و وزیر عتف تقاضا داریم نسبت به اعاده مسئله و بازنگری در آن اقدام نموده و تصمیم عادلانه و خردورزانه اتخاذ فرمایند.
همچنین از دیوان عدالت اداری درخواست میکنیم رعایت اصل عدالت را در تصمیمات متخذه مورد بررسی قرار دهند.
از روسای دانشگاهها تقاضا داریم نسبت به تعلیق تحصیلی دانشجویان متقلب در دانشگاه خود اقدام مقتضی مبذول دارند و از حیثیت و اعتبار و ارزش علمی دانشگاه و دانشآموخته پاسداری نمایند.
با احترام.