جناب حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
جناب حجتالاسلام و المسلمین دکتر سید سعیدرضا عاملی
دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی
جناب آقای دکتر محمدعلی زلفیگل
وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری
جناب آقای محمدمهدی طهرانچی
ریاست محترم دانشگاه آزاد اسلامی
با سلام و احترام
بدینوسیله تقاضامندیم دستور فرمایید هرچه سریعتر موجبات بهرهمندی دوباره دانشگاه آزاد اسلامی از وجود دکتر بیژن عبدالکریمی فراهم شود. در این رابطه، بهاختصار چند نکته عرض میگردد:
۱. بالاخره دانشگاه قرار است به چه سمتی حرکت کند؟ طی سالهای اخیر، واژهها و مفاهیمی چون «دانشبنیان شدن»، «دانشگاه جامعهمحور»، «رسالت اجتماعی دانشگاه» و «مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان» مورد تأکید همه مقامات نظام در تمام سطوح مدیریتی بوده است. نزدیک شدن به چنین مفاهیمی مستلزم تقدیر از استادانی چون دکتر عبدالکریمی است که در برقراری ارتباط با جامعه پیشتاز هستند. او که علاوه بر انتشار یادداشتهای متعدد و سخنرانی در مجامع متنوع، سالهاست که بهصورت هفتگی و به دور از هر نوع امتیاز و نفع شخصی، در فضای مجازی با مخاطبانش به گفتوگوی علمی-ترویجی مینشیند. در مقابل، برخورد با چنین استادانی، این معنا را میرساند که حرکت بهسوی اهداف پیشگفته نه تنها در دستور کار قرار ندارد، بلکه در واقع بنا بر این است که مراکز علمی-پژوهشی و اعضای هیئت علمی از ارتباطگیری با جامعه باز داشته شده و صرفاً در حیطه اموری چون آموزش مبتنی بر حفظ کردن برخی گزارهها (به تعبیر پائولو فریره، آموزش بانکی)، انتشار مقالههای بیارتباط با مسائل واقعی جامعه و امثال آن محدود نگاه داشته شود.
۲. توجه به دیدگاه استادان و فرهیختگان در این رابطه:
بازنگرداندن حکم اخراج دکتر عبدالکریمی به مثابه توهین و دهنکجی به استادان و فرهیختگان متعددی (اعم از دانشگاهی و حوزوی) است که طی این مدت کوتاه نسبت به تصمیم مورد نظر اعتراض کردند (شامل برخی بسیجهای دانشجویی). چهطور ممکن است یک انسان اهل علم و تفکر از محدود شدن فضای اندیشه و برخورد با همکار اندیشمند خود (حتی دارای دیدگاه متضاد) ناراحت نشده و نسبت به چنین اتفاقی معترض نباشد؟ مگر استاد شهید مرتضی مطهری نمیگفت که در دانشگاههای ما درس مارکسیسم باید توسط استادان مارکسیست ارائه شود؟
۳. برخورد با عبدالکریمی، برخورد با مدارا، وفاق، صلح و میانهروی است.
هرچند محیط دانشگاه و فضای تفکر به صورت طبیعی میبایست از فعالیت تمامی اهالی علم و اندیشه استقبال کند (مگر استثناء کسانی که ممکن است به نام علم و اندیشهورزی به ترویج اموری چون نژادپرستی، بیحیایی، خشونت و تروریسم بپردازند)، برخورد با اندیشمندی چون دکتر عبدالکریمی با برخورد با اندیشمندانی که در جریان فکری خود بهاصطلاح «تندرو» خوانده میشوند تفاوت بنیادین دارد. متأسفانه و به دلایل گوناگونی، جامعه ما دچار قطبیتهای شدیدی شده و ارتباط فکری و احساسی دستههای مختلف بهشکل فزایندهای کم شده است. این قطبیت موجب شده افراد هر دسته، رسانهها، مفاهیم، نمادها و ارزشهای خاص خود را -که متأسفانه معمولاً در تقابل با رسانهها، مفاهیم، نمادها و ارزشهای دسته روبهرو تعریف میشوند- داشته باشند. در چنین فضایی که بیشتر نخبگان (یا در واقع، شبهنخبگان) به عضویت یکی از قطبها درآمده و بیتوجه به منافع بلندمدت ملی، در دسته و گروه خود مریدان بیاعتراضی دور خود گرد آوردهاند، اندیشمند آزادهای چون دکتر عبدالکریمی (بههمراه معدودی دیگر) با محور قراردادن مفاهیمی چون «ایران شدن ایران»، «وفاق» و «همبستگی ملی»، خود را در تقابل با هر نوع تندروی تعریف کرده و با حضور در مجامع و رسانههای جگرگوشههای پارهپاره خانواده بزرگ ایران، رنج اعتراض و تهمتهای تندرویخواهان دستههای مختلف را به جان میخرد، به این امید که این پارهپارههای بهجانهمافتاده دوباره بتوانند یکدیگر را بهعنوان اعضای یک خانواده واحد دیده و در کنار گفتوگوی سازنده درباره اختلافات، برای سربلندی و عزت خانوادهشان راهی بیابند و دستبهکار آبادانی خانهشان شوند. کسانی که با دیدگاهها و آثار دکتر عبدالکریمی آشنا هستند او را اینچنین میشناسند اما برای اثبات این ادعا برای سایرین، میتوان به دعوت او از جانب مراکز مختلفی چون صداوسیما، بسیج دانشگاههای مختلف، گروههای تلگرامی، اتاقهای کلابهوسی و غیره و نیز اصرار او بر معرفی سردار شهید قاسم سلیمانی به عنوان «مظهر وفاق ملی» اشاره کرد.
عبدالکریمی (به همراه معدودی دیگر) مانند کسی است که به منظور آشتی دادن طرفین، به میانه دعوا رفته و در مقابل، فشار مشترک و همافزای طرفین دعوا برای کنار زدنش ایستادگی میکند. در این میان، اخراج او توسط مسئولان رسمی نیز مانند این است که ساختار رسمی هم به مسئله ورود کرده و با استفاده از قدرت و ابزارهای اجرایی خود برای کنار زدن او به کمک پارههای بهجانهمافتاده ایران آمده باشد.
خواهشمندیم با ورود خیرخواهانه، خردمندانه، مسلمانانه و ایراندوستانه خود به ماجرا، جلوی این اشتباه بزرگ مدیران زیردست خود را بگیرید و دکتر عبدالکریمی را به دانشگاه بازگردانید.
پیشاپیش از توجه و حسن مساعدت شما سپاسگزاریم.