جناب آقای علیاصغر مونسان
وزیر محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی
با سلام
وقتی میبینیم هنر موروثی فرش دستبافت بیجار زینتبخش تالارها و منازل اعیاننشین کشورهای خارجه شده، بر خود میبالیم که این هنر موروثی چه جایگاه زیبایی به خود تعلق داده است.
همه ما بیجاریها با بالا رفتن دار قالی در وقت چلهکشی، نقشهای خیالی زیبایی بر تار و پودهای سفید در ذهن خود نقش میبستیم. شبها با نوای همخوانی مادر و صدای متناوب ایلمه به خواب رفتهایم و با صدای کوبیدن ملایم دف صبحها از خواب بیدار شدهایم. با پایین آمدن دار قالی بعد از اتمام بافت همه اهل خانه بر خود میبالیدیم که مادر و خواهرانی هنرمند داریم که در امرار معاش خانه دوشادوش پدر خانواده با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکنند.
چه روزها دست بافنده زخمخورده چاقوی ابزار بافت میشد و چه شبها بیخوابی با درد عضلات و ناله بافنده عجین میشد. به مرور زمان و کهولت سن دردهای عضلانی تشدید و چشمهای کمسویی را برای بافندههای حرفهای به ارمغان میآورد. ماحصل دسترنج بیخوابیهای بافندههای هنرمند فرش زیر پا میشود.
کاش فرش دستباف به جایگاه بیست سال قبل خود برمیگشت و دولتمردان کمکی به این صنعت میکردند تا به دست فراموشی سپرده نشود.
بیشترین بافندههای ما را بانوان دهه چهل و پنجاه و تعداد اندکی هم دهه شصتیها تشکیل میدهند. کاش دولتمردان با طرح چتر حمایتی از بافندهها از قبیل بیمه، تسهیلات و سختی کار به کمک این صنعت بشتابند تا اشتیاق به بافندگی بیشتر شود. اگر نمایشگاههای داخل و برونمرزی رایگان در اختیار تولیدکنندههای این صنعت قرار میگرفت آنها به مراتب شرایط بهتری میداشتند.
اگر از این صنعت حمایت نشود و امتیازاتی برای بافندهها و صاحبان کارگاههای تولیدی قائل نشوید، به جرئت میتوان گفت تا بیست سال دیگر فرش دستباف بیجار نایاب میشود چراکه دیگر بافندهای برای بافت نداریم.
امید است با توجه به مسائل ذکرشده نسبت به رسیدگی به این هنر و میراث اقدام فرمایید.
با تشکر