به گزارش سایت دیدهبان ایران، متن کامل یادداشت محمدکریم آسایش، کنشگر و پژوهشگر شهری درباره ایجاد کارزارهای مدنی در بستر اینترنت و بررسی نقش سایت کارزار در فضای اجتماعی ایران به شرح زیر است:
«با شکلگیری و گسترشِ سایت «کارزار»، کارزارهای اینترنتی در ایران بیش از پیش مطرح شدند؛ اگرچه کارزارهای اینترنتی قبل از آن هم وجود داشتهاند (مشهورترین آن کمپین رفراندوم برای تغییر قانون اساسی بود که در دهه ۱۳۸۰ مطرح شد) و فقط هم سایت «کارزار» تنها مجرای کارزارهای اینترنتی نیست، نمونههایی چون «فارس من» یا سایت خارجی change.org که البته برای کمپینهای سیاسی مورد استفاده فعالان در ایران قرار میگیرد نیز وجود دارند. البته ما کمپینهای غیرآنلاین یا نیمه آنلاین/ نیمهفیزیکی هم داشتهایم که مطرحترین آن کمپین «یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز علیه زنان» بوده است.
گاه مباحثی در چیستی کارزارهای اینترنتی یا در نقد آن مطرح میشود که البته اگر به پیشینه مباحث در خصوص کارزارها توجه کنیم، میبینیم که بسیاری از آنها مسبوق به سابقه است. برای مثال سعید حجاریان، فعال سیاسی اصلاحطلب همان زمان کمپین تغییر قانون اساسی، مطلبی در نقد آن نوشت تحت عنوان «کلیک کلیک بنگ بنگ» و این تصور را که با کلیک کردن و امضای اینترنتی میتوان قانون اساسی را تغییر داد، مضحک خواند. کارزارها توسط دو دسته تخطئه میشوند؛ نخست آنها که سیاست را منحصر به سیاستورزی انتخاباتی میدانند، یعنی فقط سیاستورزی در شکلی متصور است که بروید به کسانی پای صندوق آرا، رأی دهید و آنها برایتان در ساختار قدرت تغییراتی ایجاد کنند و مطالباتی را برآورده کنند، در این چارچوب، سیاستورزی مدنی جایی ندارد. دسته دوم، «کارزار» به معنی درخواست اینترنتی از مقامات را بیفایده میدانند. به این میافزایم آنها که «کارزار» را نیز بتواره میدانند در واقع و بنابر ماهیتِ «کارزار» آن را مخدوش و بیمعنا میکنند.
اصولا ساحت سیاستورزی که از امر مدنی (اداره مدن یعنی شهر که در یونان باستان که ریشه آن است در آگورا و از طریق گفتگو حاصل میشد) میآید، ساحتی متکثر و چندگانه و چندلایه است و «کارزار»ها اعم از آنلاین یا آفلاین بخشی از آن هستند، چنان که صندوق رأی و چنان که خیابان. با درک همین نکته میتوان فهمید که ساحت سیاستورزی، ساحتی انحصاری و خطی و تکشکل نیست.
«کارزار»ها هم در خود ساحتهای گوناگون دارند، کارزارها هم یک بیان مطالبه هستند که حامل پیام و نگاهی هم میباشند، هم بستری برای شکل گیری اجتماع حول خود هستند (یعنی پیدا کردن آنها که مثل ما این مطالبه را دارند و احساس جمعی پیدا کردن)، هم مجرایی برای درگیر کردن رسانه هستند (جریانسازی رسانهای به عنوان شکلی از سیاستورزی) و هم وارد چرخه ادعای سیاسی کردن و طرف مذاکره فرضی واقع شدن (بازهم به عنوان عرصهای دیگر از سیاستورزی) و همینطور کارزارها واجد دو خصلت دیگر که ساحتهایی از سیاستورزی هستند، میباشند و این خصلتها عبارتند از حساسسازی و آگاهیبخشی. کارزارها همچنین در واقع بسیج اجتماعی هم میکنند، اگرچه به صورت غیرحضوری و البته میتوانند بستری شوند برای اندیشیدن به بسیج اجتماعی به صورت حضوری.
با وجود این چند ساحتی بودنِ «کارزار» از منظر شیوههای سیاستورزی، اما سیاستورزی کنشگرانه محدود و منحصر به «کارزار» نیست و شیوههای متنوعی را دربرمیگیرد، از کنشگری حقوقی (برای مثال ثبت شکایت در دیوان عدالت اداری) گرفته تا پیگیری موارد از مجراهای نظارت و گزارشدهیِ شهروندی (مثلا در خصوص شهرداری، سامانه ۱۳۷)، از کنشگری محلهای و اجتماعمحور گرفته تا کنشگریِ سازمانی (مثلا فعالیت سازمانهای مردم نهاد)، از کنشگریِ اعتراضی کلاسیک (مثلا تجمع یا تظاهرات خیابانی) تا کنشگریِ هنری (مثلا گرافیتی یا پرفورمنس) و همینطور کنشگریِ زندگی روزمره (مثلا پوشش آزادانه زنان در ایران)، از نیروی سیاسی ساختن برای تغییر تا حمایت از یک نیروی سیاسی برای تغییر (از طریق صندوق رأی).
در نهایت «کارزار» هم درون خود ساحتهایی از کارزار را دارد چنان که شرح داده شد و هم باید به آن در سپهرِ کارزار به مفهوم عام و متکثرش در اشکالِ سیاستورزی نگریست و آن را ابزاری در آن دید. چه طردِ «کارزار» به بهانه کارزار نادرست است و چه تقدیسِ «کارزار» به عنوان تنها شکل کنشگری و فروبستگی در آن و هر دو به عقیمماندگیِ کنشگری و سیاستورزی میانجامد.»
منبع: دیدهبان ایران