به دنبال تصویب کلیات طرح صیانت در «کمیسیون مشترک طرح حمایت از حقوق کاربران فضای مجازی» کاربران فضای مجازی و مردم به طور گسترده اعتراض کردند. دادهها نشان میدهد که به دنبال تصویب این طرح در روز سوم اسفند ماه، بیش از 63هزار توئیت با موضوع اینترنت و صیانت منتشر شده که این توئیتها بیش از 1 میلیون و 200هزار بار لایک خورده است؛ عدد قابل توجهی که نشان از گستردگی اعتراض کاربران توئیتر به این امر دارد. مشابه به این فضای اعتراضی، در اینستاگرام نیز بسیاری از کاربران اقدام به انتشار پست و استوری در اعتراض به این طرح کردند.
در میان این اعتراضات، برخی از کاربران نیز امضای کارزار علیه طرح صیانت را نادرست دانسته و علیه آن مطالبی را عنوان کردند. ماجرا از آنجا شروع شد که پلتفرم کارزار در تابستان امسال نسبت به طرح صیانت کارزاری اعتراضی را منتشر کرد که بیش از یک میلیون نفر آن را امضا کردند. اما از همان ابتدا مخالفتهایی نسبت به این کارزار وجود داشت و برخی کاربران امضای آن را بیفایده میدانستند.
یکی از کاربران توئیتری در همین راستا اخیرا نوشته است: «خیانتی که سایت کارزار به تمام اهداف جامعه کرده و میکنه قابل بخشش نیست. این سایت فقط به سوپاپ اطمینانه که هیجانات مردم رو کنترل کنه که اتفاقی نیفته. از نظر من این سایت به اندازهی نمایندههای مجلس مسبب این طرحه چون با اثرات روانی خودش مانع مبارزه اصولی مردم شد. #کارزار #طرح_صیانت»
اما آیا امضای کارزارها عملی بیفایده و حتی خیانت به مردم است و پلتفرم ارائهدهنده این خدمات سوپاپ اطمینان است؟
آنچه در مورد امضای کارزارها باید گفت آن است که کارزار مانع از شکلگیری انواع اعتراضات نشده است. آنچه مانع از شکلگیری اعتراضاتی نظیر اعتصاب و اعتراضات خیابانی است تجربه عملی مردم در سالهای گذشته است؛ جایی که اعتراضات فراگیر با برخورد شدیدی روبرو شده است که هزینه سنگینی برای معترضین داشته است. در نتیجه، عموم مردم، نه مبارزان سیاسی، به طور طبیعی تمایلی به اعتراض خیابانی ندارند تا آسیبی به زندگیشان وارد نشود و هزینهای ندهند. در اصل آنچه مانع از شکلگیری اعتراضات فراگیر در میدان عمل میشود ترس است نه امضای کارزار.
بنابراین نمیتوان امضای کارزار عملی خائنانه نامید؛ برعکس، در شرایطی که بسیاری از مردم معترض از حضور در خیابان برای اعتراض به یک طرح یا تصمیم میترسند، امضای کارزار میتواند فوایدی داشته باشد. سه فایده میتوان برای امضای کارزارها متصور شد:
۱- امضای کارزار میتواند به مردم معترض هویتبخشی کند. میتواند به آنها نشان دهد که فقط آنها نیستند که اعتراض دارند. امضای این کارزارها این پیام را به مردم میدهد که در اعتراضشان تنها نیستند. کارزارهای با تعداد بالای امضا، میتواند مارپیچ سکوت را بشکند و کسانی را که حتی برای یک امضای اینترنتی تردید دارند، با خود همراه کند.
۲- امضای کارزار میتواند صدای اعتراض مردم را بلند کند. به همین کارزار علیه طرح صیانت نگاه کنید. بیش از ۱ میلیون و ۱۰۰هزار امضای آن، تبدیل به نماد اعتراض مردم علیه این طرح شده است؛ حال آن که اگر چنین کارزاری نبود، نمیشد به این روشنی میزان اعتراض مردم به این طرح را نشان داد. اعداد در این جا با کسانی که واقعیتهای جامعه را نمیبینند، سخن میگویند و قابل کتمان نیستند. بنابراین امضای کارزار، ابزاری در دست معترضین میدهد که بتوانند بر اساس آن، مخالفتشان را عیان کنند بدون آن که ترس از سرکوب داشته باشند.
۳- شاید امضای کارزارها واقعا نتیجهی عملی هم داشته باشد. اگر در دستگاههای حاکم و تصمیمگیر، افراد و جریاناتی وجود داشته باشند که با محتوای آن کارزار همراه باشند، میتوانند به پشتوانه حمایت مردمی برآمده از امضای کارزار، در جهت تحقق آنچه میخواهند گام بردارند. در همین طرح صیانت، مشخص است که برخی از نمایندگان مجلس با آن مخالفند. کارزار ابزاری در اختیار این افراد قرار داده است که بهتر و با قدرت بیشتری مخالفاتشان را پیگیری کنند. حال اگر این مخالفین اثرگذار نیز باشند، به پشتوانه نظر مردم شاید توانستند توأمان نظر خودشان را به کرسی بنشانند و همچنین خواسته مردم را محقق سازند.
بنابراین، امضای کارزار نه تنها عملی خائنانه نیست که فوایدی هم دارد. کارزار مردم را منفعل نمیکند، بلکه در فضای رخوتآلودی که عموم مردم نگران بیان اعتراضشان هستند، آنها را به کنشی حداقلی دعوت میکند. امضای کارزار جلوی کنش دیگران را نمیگیرد؛ اگر دیگران نمیتوانند جامعه را با ایدههای خودشان همراه کنند، دلیلی ندارد که همین کنشهای حداقلی را نیز غلط بخوانند.
پایان.
نویسنده: محمد رهبری- دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی