سیاست فیلترینگ در کشور ما هیچوقت قدمی به عقب نگذاشته است. طی چند سال گذشته، به بهانههای مختلف شبکههای اجتماعی و وبسایتها با فیلتر مواجه شدهاند و بعدتر، زمانی که دیگر بهانهای برای این کار وجود نداشته، کماکان مسدود ماندهاند. اما آش فیلترینگ آنقدر شور شده که صدای عموم مردم و بخشی از سیاستمداران با دیدگاههای مختلف را درآورده تا افراد زیادی یکصدا تغییر این سیاست قدیمی را مطالبه کنند.
در همین راستا در پلتفرم کارزار، «مطالبه رفع فیلترینگ فوری اینترنت از دولت دکتر پزشکیان» ۱۸ مردادماه کلید خورده و این کارزار توانسته تا زمان نوشته شدن این گزارش قریب به ۱۸ هزار امضاء جمع کند. در این کارزار از رئیسجمهور درخواست شده دستور رفع فیلتر پلتفرمهای پرکاربرد بینالمللی ازجمله گوگلپلی، اینستاگرام، تلگرام، یوتیوب، واتساپ و... صادر شود.
چرا باید امضاء جمع کنیم؟
نارضایتی عموم جامعه از سیاست فیلترینگ به حدی واضح بود که این موضوع جای ثابتی در مناظرات انتخاباتی داشت و رویکرد کاندیداها نسبت به این مسئله مورد بحثهای جدی قرار گرفت. بر این اساس و باتوجه به اینکه وعده رفع فیلترینگ یکی از وعدههای اصلی کمپین انتخاباتی رئیسجمهور دولت چهاردهم، مسعود پزشکیان بود، چه نیازی به جمعآوری امضاء در این خصوص وجود داشت؟
حامد بیدی، کنشگر اینترنت آزاد درباره لزوم شکلگیری این کارزار به هممیهن میگوید: «این کارزار هم عطف به همان تغییری است که بهشکل ناگهانی طی چند ماه گذشته در حوزه ریاستجمهوری اتفاق افتاد و حرفهایی که در مناظرات مطرح شد و درواقع تأکید مجددی است بر این حق طبیعی و بدیهی که شهروندان باید به اینترنت آزاد دسترسی داشته باشند. به نظر میرسید که ممکن است در تصمیمگیریهای رئیسجمهور، چه در مورد چیدمان کابینه و چه در انتخاب اولویتهای دولت، این خواست عمومی اولویت خود را از دست بدهد و مسائل دیگری جایگزین شود، زیرا دولت بههرحال باید به موضوعات زیادی رسیدگی کند.»
بیدی: همانطور که در متن این کارزار آمده، بیش از ۸۳ درصد مردم از فیلترشکن استفاده میکنند و هرچند با صرف هزینه، اما بهراحتی در حال دور زدن فیلترینگ هستند و به دنیای آزاد اطلاعات دسترسی دارند. بنابراین حتی هواداران ایده مسدودسازی هم ناراضی هستند. افرادی هم که از قبل دنبال آزاد کردن و مخالف مسدودسازی بودند نیز طبیعتاً ناراضی هستند.
بیدی مسئله فیلترینگ را از این جهت که موضوعی در حوزه سیاستی است و مانع فنی خاصی برای آن وجود ندارد، واجد اهمیت میداند، زیرا میتواند با سرعت بیشتری به نتیجه برسد و در این باره توضیح میدهد: «مسئله فیلترینگ شبیه موضوعی مانند رفع تحریمها نیست که منوط به مذاکرات گسترده و مربوط به حوزه سیاست خارجی باشد. حتی مشابه موضوعاتی چون کاهش تورم و گرهگشاییهای اقتصادی هم نیست که برای تحقق به فرآیندی زمانبر و پیچیده نیاز داشته باشد. فیلترینگ تصمیم سیاستی است و مانعی است که دولت و حکومت گذاشته و بهراحتی میتواند این تصمیم را تغییر دهد و از فردای تغییر این تصمیم، شهروندان نتیجه آن را ببینند. برای همین در کنار اینکه طبیعتاً مردم مطالبه وعدههای مختلف انتخاباتی را دارند، این موضوع از این جهت که میتواند خیلی سریع اجرایی شود و فعالیت پیچیدهای برای اجرا شدنش وجود ندارد، میتواند در اولویت دولت جدید قرار بگیرد و برای نشان دادن اهمیت این موضوع و یادآوری دوباره این وعده، از کارزار کمک گرفتهایم.»
عبور از فیلترینگ شدنی است؟
مسئله رفع فیلترینگ بهتمامی در اختیار دولت نیست. این گزاره صحیحی است که برخی منتقدان در زمان مناظرات انتخاباتی مطرح میکردند و معتقد بودند، عزم رئیسجمهور بهتنهایی نمیتواند در این مورد راهگشا باشد. اما بیدی معتقد است، ناکارآمدی سیاست فیلترینگ آنقدر مشخص است که احتمال موفقیت رئیسجمهور را بالا میبرد. بهعلاوه دولت آنطور که بهنظر میرسد در مورد این مسئله دستبسته نیست و امکانات مختلفی در اختیار دارد.
این کنشگر اینترنت آزاد درباره نارضایتی از فیلترینگ توضیح میدهد: «معتقدم درحالحاضر تمام ارکان حاکمیت اعم از نمایندگان مجلس و افراد مختلف از شرایط فعلی اینترنت یا درستتر بگویم فیلترینگ، رضایت ندارند؛ حتی آنهایی که سیاست محدودسازی را ارجح میدانستند و بر آن اصرار داشتند. چراکه همانطور که در متن این کارزار آمده، بیش از ۸۳ درصد مردم از فیلترشکن استفاده میکنند و هرچند با صرف هزینه، اما بهراحتی در حال دور زدن فیلترینگ هستند و به دنیای آزاد اطلاعات دسترسی دارند. بنابراین حتی هواداران ایده مسدودسازی هم ناراضی هستند. افرادی هم که از قبل دنبال آزاد کردن و مخالف مسدودسازی بودند نیز طبیعتاً ناراضی هستند. بنابراین فکر میکنم امروز کل حاکمیت به این نقطه رسیده که حداقل سیاست فعلی و دستفرمانی که در طول 20 سال گذشته در رابطه با فیلترینگ اینترنت در پیش گرفته، شکست خورده و فکر میکنم در پذیرش شکست خوردن این سیاست کمتر کسی است که چالش داشته باشد.»
او معتقد است، عزم و اراده رئیسجمهور برای اعلام این شکست و اخذ رویکرد جدید، بسیار مهم است و میافزاید: «درواقع بهنظر میرسد مسئله فیلترینگ بین ارکان مختلف سیاستگذار، شبیه به مَثَل لباس جدید پادشاه شده باشد و فقط یکنفر باید فریاد بزند که لباسی در کار نیست و آن یکنفر طبعاً میتواند رئیسجمهور باشد.»
بیدی میگوید: «درست است که تمام تصمیمگیریها در اختیار رئیسجمهور نیست، اما شخص رئیسجمهور و کابینهاش، همانطور که در متن این کارزار هم آمده، بسیار میتوانند در پیشبرد این مهم تأثیرگذار باشند. رئیسجمهور، رئیس شورایعالی فضای مجازی نیز هست و در آنجا میتواند با تغییر رویکردی که در شورایعالی اعمال و اظهار میکند، مؤثر باشد. او همچنین رئیس شورایعالی امنیت ملی است. بهشکل غیررسمی گفته شده که تصمیم فیلترینگ اینستاگرام و واتساپ در سال 1401 توسط شورایعالی امنیت ملی و شورای امنیت کشور (شاک) گرفته شد که قرار بود موقتی باشد و بعداً دائمی شد. همچنین شش کرسی از 12 کرسی کارگروه فیلترینگ را نمایندگان دولت تشکیل میدهند.
بنابراین به این شکل نیست که دولت نتواند این کار را انجام دهد یا هیچ نقشی نداشته باشد. اتفاقاً نقش بسیار مؤثری دارد و همانطور که دولت در سایر زمینهها میتواند وفاقی در حاکمیت ایجاد کند و تغییر رویکردی بدهد - کمااینکه در دولتهای پیشین این تغییر رویکردها را دیدهایم - اینجا هم این توان را دارد، مشروط بر اینکه اراده کافی داشته باشد. چون بههرحال اقناع سایر بازیگران سیاستگذار در حاکمیت، کار سختی است و برای همین هم این کارزار بهنوعی برای پشتیبانی از این ایده به کمک دولت میآید تا بتواند با سایر ارکان حاکمیت در مورد این موضوع وارد مناظره جدی شود.»
خطر حذف تمدنی ایران از دنیای فناوری
این کنشگر اینترنت آزاد معتقد است، سیاستگذاران تا امروز درخصوص فناوری، بالاخص فناوری اطلاعات رویکرد بسیار بسته و منفعلانهای را دنبال کردهاند. بیدی میگوید: «سیاستگذاران ما از ترس رشد فناوری و ارتباطات بینالمللی و سرمایهگذاران خارجی به پستویی خزیده و فضایی را آماده و مهیا کردهاند تا رقیبان ما در منطقه که از ما در این زمینه بسیار عقبتر بودند، پیش بیفتند و تنها یکی از مصادیق این نگاه بسته و منفعلانه، موضوع فیلترینگ است. این رویکرد منفعلانه خود را در ممنوعیت واردات گوشیهای موبایل بهروز، سیاستگذاریهایی که در شبکه ملی اطلاعات صورت میگیرد و موضوعات متنوع دیگر نشان میدهد. بنابراین ما امیدواریم رفع فیلترینگ گام نخستی باشد تا بهجای اینکه از فناوری بگریزیم، آغوش خود را به روی آن باز و از آن استفاده کنیم و اینگونه خطر حذف تمدنی کشور ایران را از دنیای فناوری رفع کنیم. بهنظرم این خیلی موضوع مهمی است و همانطور که اشاره کردم، دولت در کمتر زمینهای میتواند اینقدر سریع تغییری ایجاد کند که به جلب اعتماد شهروندان منجر شود.»
به گفته کارشناسان، نه طرحهای غیرکارشناسی چون اینترنت طبقاتی، نه پولپاشی و توزیع رانت برای داشتن پلتفرمهای مشابه داخلی و نه سایر طرحهایی که بهشکل مقطعی مطرح میشوند، هیچکدام نمیتوانند راهحل درستی باشند و مشکل عموم جامعه را مرتفع کنند. دسترسی به اینترنت آزاد حق همه شهروندان است و دستیابی به این حق، مسئلهای است که رئیسجمهور بهعنوان عالیترین مقامی که بهشکل مستقیم با رأی بخش قابلتوجهی از مردم انتخاب شده، توان پیگیری و تحقق آن را خواهد داشت.
منبع: هممیهن