کوهخواری، جنگلخواری و رشد قارچگونه فعالیت معادن در رودبار نفس این شهر را بهشماره انداخته؛ شهری که به گفته شهروندان هنوز از زلزله ۳۰ و اندی سال پیش تنش زخمی است، ردپای آن اتفاق در شهر، زیبایی آن را تحتتاثیر قرار داده و حالا کوهخواری بلای جدیدی است که به جان این شهر افتاده است.
مطالبه جلوگیری از کوهخواری و معادن بیشمار و مخرب اکوسیستم در شهرستان رودبار استان گیلان، عنوان کارزاری است که مهدی محمدزاده، فعال اجتماعی این شهرستان راه انداخته؛ از نگاه او جمعآوری پنجهزار امضا در مدتکوتاه نشان میدهد جلوگیری از فعالیت معادن، مطالبه جدی مردم است. او در گفتوگو با هممیهن بیتفاوتی مسئولان به آسیبهای محیطزیست و تغییر اکوسیستم رودبار را جبرانناپذیر میداند و میگوید: «در متن کارزار از شخص رئیسجمهور خواسته شده در اسرعوقت دستورات لازم را جهت توقف کوهخواری معادن مخرب و بیشمار رودبار و صادر نکردن پروانه در سایر مناطق شهرستان صادر کند.»
در ابتدای این کارزار خطاب به ابراهیم رئیسی نوشته شده که آسیبهای تخریب منطقه کوهستانی شهرستان رودبار تنها مربوط به اهالی و ساکنان این منطقه نخواهد بود: «این کوهها سرمایهملی هستند و متعلق به تمام مردم ایران؛ هر آسیبی که به محیطزیست این منطقه وارد شود هزینهاش برای کل کشور و مردم ایران خواهد بود.»
مطالبه جلوگیری از کوهخواری و معادن بیشمار و مخرب اکوسیستم در شهرستان رودبار استان گیلان، عنوان کارزاری است که مهدی محمدزاده، فعال اجتماعی این شهرستان راه انداخته؛ از نگاه او جمعآوری پنجهزار امضا در مدتکوتاه نشان میدهد جلوگیری از فعالیت معادن، مطالبه جدی مردم است.
مجید ایرانخواه، شهروند و مجری صداوسیمای گیلان به هممیهن میگوید نهادهایی که به فعالیت معادن و کوهخواری مجوز میدهند، نمیدانند سیل بزرگترین تهدید این شهر بعد از کوهخواری است؟ او شهروندی است که خود را در برابر آسیب محیطزیست و تغییر اکوسیستم شهر رودبار مسئول میداند و امید دارد کارزاری که بهراه افتاده نتیجه داشته باشد.
اما علی فرهیتکرمی، رئیس اداره حفاظت محیطزیست شهرستان رودبار با گفتن این جمله که صدور پروانه و مجوز فعالیت این معادن مربوط به سال ۸۴ است نه الان، میگوید سازمان محیطزیست حامی مردم خواهد بود.
معدن دار و مسئول سود میبرند
از نظر مردم، فعالیت این معادن نهتنها برای آنها سودی نداشته که آسیبهای جدی هم بهبار آورده؛ به همین دلیل راهاندازی کارزار مقابله با کوهخواری، با اقبال شهروندان این شهر روبهرو شده است. سجاد بابائیان، خبرنگار و شهروند رودبار این خواسته مردم را به جمع شدن پنجهزار امضا برای کارزار پیوند میدهد و به هممیهن میگوید: «وقتی در منطقه به این کوچکی امضاهای کارزار در مدتزمان کوتاهی به چندهزار نزدیک میشود یعنی این مشکل ریشه در گذشته دارد و سالهاست که مردم گله دارند.»
او درباره ساختوساز بندر انزلی با سنگهای کوه رودبار میگوید: «مسئولان برای آبادی بندرآزاد انزلی از داشتههای رودبار استفاده کردند؛ این درحالیاست که درازای این کار هیچ سودی نصیب شهر ما نشد و درنهایت چهره رودبار عین یک لباس، کثیف شد.»
بهگفته این شهروند، شهر رودبار بهرغم پتانسیلهای زیادی که دارد اما زنده بودنش وابسته به فعالیت فروشگاههای زیتونفروشی است و اگر یک روز آنها نباشند این شهر تبدیل به شهر ارواح میشود.
آنطور که بابائیان بهنقل از یکی از معدنداران رودبار نقل میکند، آنها بهازای هر کیلو یا هر تن، چهارهزار و ۵۰۰تومان به یکی از نهادهای ذیربط پرداخت میکنند که طی سال این رقم به چندین میلیارد تومان میرسد اما حتی هزار تومان آن برای شهر و توسعه آن خرج نمیشود: «وقتی از معدندار میخواهیم این مطالبه بهحق را در قالب شهروند بودن مطرح و از وزارت مربوطه مطالبه کند، میگوید این موضوع به او ربطی ندارد.»
هرچند این فعال اجتماعی در تلاش است در قالب کارزار حق مردم و شهر خود را از منتفعان فعالیتهای معدنی بگیرد اما میگوید امیدی به بهبودی شرایط ندارد: «قدرت دستی که از معدنکاران حمایت میکند خیلی قوی است و برخی از آنها از حمایتهای نهادهای مهم شهر برخوردارند. این یعنی همه از این فعالیتها سود میبرند غیر از شهر و مردم آن.»
او با گلایه از آدمهای سرشناس و معروف شهر میگوید: «حمایت آنها از فعالان معادن و امضا نکردن کارزار نشان میدهد سود این معادن در جیب آنها هم میرود وگرنه مخالفت با چنین کار انساندوستانهای، منطقی نیست.»
کوهخواری حساب و کتاب ندارد
رشد بیرویه معادن جدید در مسیر رودبار به گیلان و بیحساب و کتاب بودن اعطای مجوز به سرمایهگذاران این بخش، یکی از دغدغههای مهدی محمدزاده، فعال اجتماعی شهر رودبار است که کارزار جلوگیری از کوهخواری در رودبار را راهاندازی کرده است؛ او با طرح این پرسش که آیا واقعا استان گیلان به این تعداد معدن نیاز دارد، میگوید: «عدهای که روابط خاص دارند، میتوانند امتیاز بگیرند و یک کوه را بفروشند؛ بدون اینکه هیچگونه منفعتی برای شهرستان داشته باشد. الان سنگ میرود یکجا و شنوماسه جای دیگر؛ جاهای دیگر آباد میشود اما اینجا روزبهروز ویرانتر. موضوعی که کسی به آن فکر نمیکند، بههمخوردن اکوسیستم شهرستان رودبار است و این اتفاق چهره گیلان را زشت میکند.»
محمدزاده هم مانند سایر فعالاناجتماعی شهر روی این موضوع تاکید دارد که این فعالیت معادن نهتنها برای شهرشان منفعتی ندارد بلکه در این میان فقط جیب سودجویان و منفعتطلبان پر میشود: «درست است معادن همه مجوز دارند اما این مجوزها را چهکسی صادر کرده؟ با چه مترومعیاری؟ آیا واقعا هیچ قاعده علمی و تخصص محیطزیستیای داشته؟ بعید میدانم کسی به این موضوع توجه کرده باشد.»
اما این فعالاجتماعی یقین دارد اگر همه مردم کشور دستبهدست هم بدهند، میتوانند مانع از ادامه فعالیت معدنکاران رودبار شوند. او جلوگیری از راهاندازی پتروشیمی میانکاله را مثال عینی این اتفاقها میداند و میگوید: «روزی که مجوز پتروشیمی میانکاله صادر شد بااینکه سرمایهگذار آن آدم قدرتمندی بود اما آنقدر موجی که مردم ایجاد کردند زیاد شد که دیگر زور سرمایهگذار نرسید. اما چیزی که روشن است، سود سرازیرشده به جیب کسانی است که مجوز صادر میکنند.»
محمدزاده استفاده از سنگهای کوههای رودبار برای درست کردن موجشکن در سواحل انزلی را یکی از نقدهای جدی به مسئولان استانی میداند: «ادامه این روند بزرگترین خیانت به شهر است. تا چه زمانی شهر ما باید تاوان توسعه شهرهای دیگر را بدهد، اما چیزی نصیب خودش نشود.»
معادن سنگ، شن وماسه، عمدهترین معادنیاند که درحالحاضر در شهر رودبار فعالیت میکنند؛ محمدزاده دراین باره میگوید: «آنقدر فعالیت این معادن عیان و قابل رویت است که هیچ مسئولی نمیتواند مدعی شود از این فعالیتها خبر ندارد و آن را ندیده است. قطعا دولت دارد از اینجا سود میبرد، قطعا آن معدندار به وزارت صنعتومعدن ماهیانه پول پرداخت میکند و قطعا این پول در جییب افراد مختلفی میرود؛ اما همین صنعتومعدن حتی یکریال از آن را هم خرج خود این منطقه نمیکند.»
بهگفته این فعالاجتماعی، یککارشناس باید بگوید این معادن تا ۱۵سال آینده باید فعالیت داشته باشند و دیگر کسی حق ندارد به هیچکس اجازه برداشتکوه بدهد: «این کوهها به جنگلها چسبیدهاند و این قابلیت را دارند که با کاشت دستی همین گیاهان و درختان بومی منطقه، وسعت جنگلی کشور را افزایش دهند. نکته قابلتوجه این است که آبوهوای رودبار شبیه رشت نیست اما کمکم دارد شبیه آن میشود؛ تا ۱۰سال پیش در تابستانها هیچ احتیاجی به کولر نداشتیم اما سالهاست از کولر استفاده میشود.»
یکی از مهمترین اتفاقاتی که با بیشتر شدن فعالیت معدنکاران در شهر رودبار رخ داده، تغییرات آبوهوایی است. بهگفته محمدزاده، ممکن است بخشی از گرمشدن شهر رودبار مربوط به گرمشدن زمین باشد اما وقتی میبینید چندین رشتهکوه که پشتسرهم قرار گرفته و یکییکی خراب میشوند، پس تغییر آبوهوایی خیلی دور از ذهن نیست. در حال حاضر گردوخاک بهشدت زیاد شده است. درصورتیکه اصلا در شهرستان رودبار گردوخاک نداشتیم. رودبار آبوهوای معتدل کوهستانی دارد. فقط یکی، دوجا در دنیا و آن هم در آمریکا وجود دارد که آبوهوایی شبیه رودبار دارد. ما اهالی رودبار اصلا تحمل آبوهوای رشت و رامسر را نداریم. اصلا حوصله بارندگی طولانی را نداریم. اما اقلیم ما کمکم دارد بیشتر شرجی میشود، گرمای تابستان طاقتفرساتر و همهچیز دارد تغییر میکند.
او به نتیجه این کارزار خیلی خوشبین است و میگوید: «مردم به این کارزار خیلی واکنش مثبت نشان دادند. بسیاری از چهرهها حمایت و حتی هنرمندان گیلان هم به این مساله ورود کردهاند؛ ما خودمان هم با چند فعال محیطزیست و کارشناس در حال رایزنی هستیم که ببینیم دقیقا آسیب برداشت این کوهها در چه ابعادی است. آیا اساسا فعالیت این معادن برای شهرستان ضرورت دارد؟ من بهشخصه اصلا انتظار نداشتم در چهارروز، پنجهزار امضا جمع شود. فکر میکردم خیلی کندتر پیش خواهد رفت، اما شد و این یعنی مردم نسبت به این موضوع بیتفاوت نیستند.»
سیل بدترین تهدید بعد از زلزله
خاطره زلزله رودبار بهرغم گذشت بیش از ۳۰سال هنوز از یاد مردم و چهره شهر پاک نشده است. حالا نگرانی آنها از وقوع سیلی است که با حذف کوههای این شهر توسط معدنکاران رقم میخورد.
البته مجید ایرانخواه، شهروند و مجری صداوسیمای استان گیلان وضعیت کنونی این شهر را به دلیل مسئولیتپذیر نبودن مسئولان این شهر و استان میداند و به هممیهن میگوید: «شهروندان رودبار جزو مظلومترین مردمان کشورند و بهرغم اینکه این شهر پتانسیل زیادی برای توسعه و رونق دارد اما استخراج معادن و از بین رفتن داشتههای طبیعی که حقشان است، آنها را ناراحت کرده. از این رو راهاندازی کارزار برای توقف این کوهخواریها مورد استقبال آنها قرار گرفت.»
او شاهراه بودن، موقعیت استراتژیک، داشتن سد سفید رود و از همه مهمتر پتانسیلی بهنام گردشگری رودبار را مهم میداند و میگوید: «پتانسیل گردشگری و توریسم رودبار بر کسی پوشیده نیست؛ شاید خیلی از گردشگران نقاط دیدنی این شهر را بشناسند اما نقاط بکر و نشناختهای دارد که چندین برابر معدن میتواند برای شهر درآمدزایی داشته باشد.»
این شهروند اثبات نکات گفته شده درباره وضعیت اسفناک شهر رودبار را عیانبودن فعالیت معدنکاران در تمام مسیر از امامزاده هاشم تا شهرستان رودبار میداند و میگوید: «اگر در این مسیر تردد کنید تمام این موضوعات گفتهشده را بهچشم خود میبینید و این موضوعی نیست که بتوان آن را رد یا نادیده گرفت.»
باباییان و ایرانخواه، این دوشهروند رودباری میگویند دلیل مخالفان کارزار برای مخالفت این است که این معادن برای شهر اشتغالزایی کردهاند و نباید مانع فعالیت آنها شد. اما نکتهای که این فعالان اجتماعی روی آن متفقالقول هستند، این است که اگر بحث اشتغالزایی و سودآوری مطرح است این منفعت کجا و چگونه به شهر کمک کرده است؟ چرا اثرات سود فعالیت این معادن برای آبادانی آن خرج نشده است و چرا هنوز آثار زلزله بر در و دیوار این شهر خودش را نشان میدهد؟
ایرانخواه در این باره میگوید: «برای مثال شما ۱۰۰میلیون پول دارید اما با آگاهی از اینکه با تمام شدن آن دیگر اندوختهای نخواهید داشت، آیا آن را بیمحابا خرج میکنید؟ حالا این مثال را به وضعیت شهر رودبار تعمیم میدهیم و نکته اینجاست که همه آورده این شهر، برای مردم و آبادانی آن هزینه نمیشود.»
بهگفته این فعالاجتماعی موضوع فراموششده در کوهخواری رودبار، آسیب زیستمحیطی آن است و بزرگترین تهدید این شهر بعد از بین رفتن کوهها، سیل است: «زیرا این شهر بین دوکوه قرار دارد و این کوهها بزرگترین مانع برای جلوگیری از این اتفاق خواهند بود اما تداوم این روند بزرگترین آسیب را به این شهر میزند.»
ایرانخواه هم میگوید، مانع بودن این کوهها برای جلوگیری از ورود آلایندهها و ریزگردها دلایل مثبت وجود این کوههاست. او همچنان روی استفاده پتانسیل این شهر در جذب توریست اصرار دارد و میگوید، وجود رودخانه، کوه، دشت و… سبب شده این شهر به یکی از جذابترین شهرهای شمالی تبدیل شود بهشرط اینکه مسئولان شهر و استان بخواهند از این پتانسیل بهنفع شهر استفاده کنند.
محیطزیست: ما مجوز ندادیم
ماجرای اعطای مجوز از سوی محیطزیست و بیتفاوتی این سازمان به فعالیتهای در حال انجام در رودبار، مهمترین گلایه مردم است. علی فرهیتکرمی، رئیس اداره حفاظت محیطزیست شهرستان رودبار این گلایه را قبول ندارد و به هممیهن میگوید: «مجوز فعالیت این معادن مربوط به سالهای قبل از سال ۸۴ است، یعنی زمانیکه سازمان محیطزیست در این زمینه تصمیمگیر نبود.»
او میگوید بسیاری از کسانی که مجوز میگیرند ممکن است بین ۵ تا ۱۰سال طول بکشد تا فعالیتشان را شروع کنند: «از این رو معادن فعال شهر رودبار از شورایمعادن استان مجوز گرفته بودند، نه سازمان محیطزیست.»
تکرمی میگوید: «از میان ۸۰درخواستی که سال گذشته از سوی متقاضیان برای سازمان محیطزیست ارسال شده، فقط سهمجوز فعالیتمعدن صادر شده است.»
بهگفته این مقاممسئول در سازمان محیطزیست، درخواستهای ارسالی در سال ۱۴۰۱ به این اداره هم بیش از ۵۰درخواست بوده که فقط دو مجوز صادر شده است.
آنطورکه در قانون ضوابط زیستمحیطی فعالیتهایمعدنی آمده، کسی که مجوز فعالیت در این بخش را دارد، باید بعد از تخریبهای احتمالی محیطزیستی نسبت به احیای پوششگیاهی اقدام کند. این یکی از مهمترین مواردی است که تکرمی بر آن تاکید میکند: «معدندار باید طبق مفادی که در قانونی به آن ابلاغ میشود، عمل کند. یعنی تمام نکاتی که درباره حفظ و بهسازی محیطزیست مصوب شده، انجام دهد که اولویت هم با حفظ مناطق چهارگانه است.»
سد باطله یا همان مخازنبزرگ مصنوعی یا طبیعی که جهت انباشت و نگهداری مواد زائد حاصل از فعالیتهای معدنی مورد استفاده قرار میگیرند هم باید پاکسازی شوند؛ این نکته دیگری بود که رئیس اداره محیطزیست شهرستان رودبار بر آن تاکید کرد و در مورد حفظ اراضی جنگلی و مراتع هم معدنکاران را به قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع ارجاع داد.
تکرمی در ادامه درباره موضوعی بهنام توجه و حفاظت به مراکز حساس میگوید: «منظور از مراکز حساس، سکونتگاههای انسانی، درمانی، آموزشی، نظامی، منابع آبشرب مثل سفرههای زیرزمینی، رودخانهها و سدهاست که البته بزرگراه، جاده ترانزیتی و جاده اصلی، پارک ملی، تالاب، دریاچه، اثرطبیعی ملی، زیستگاههای حیاتوحش، مناطق و رودخانههای حفاظتشده است که معدنکار نباید حین فعالیت به آنها آسیب برساند.»
او گرچه در واکنش به نقدهای مردم به فعالیت معادن در رودبار، میگوید که ما بهعنوان مدیران محیطزیست خدمتگزار مردم در هرروز و هرساعتی هستیم، اما پاسخ شفافی برای اینکه قرار است محیطزیست استان بهطور جدی وارد جلوگیری از فعالیت معدنکاران شود، نداد و موضوع را به مدیران و مسئولان کشوری ربط داد.