به گزارش خبرنگار اقتصادی ایونا در روز ۲۴ مرداد ۱۴۰۳، جلسه کارزار با حضور عده ای از سهامداران و مطالبه گران بازار سرمایه، با هدف آگاهی بخشی برگزار شد.
این جلسه به پشتوانه کارزارهای گوناگون در خصوص بورس و اقتصاد و با تمرکز بیشتر بر برکناری آقای عشقی و تشریح ترک فعل های ایشان، برگزار شد.
ثبت تعداد ۲۳۱ هزار امضا از بیست کارزار مختلف برای عزل مجید عشقی
در دو سال گذشته تعداد ۲۳۱ هزار امضا از بیست کارزار مختلف در خصوص معضلات اقتصادی و مشکلات بورس به ثبت رسیده است. بیشترین درخواست سهامداران در کارزار های مختلف رسیدگی به عزل آقای عشقی، مداخلات غیراصولی دولت و عدم شفافیت و پاسخگویی مسئولان در خصوص مسائل اقتصادی و بورسی در کشور بوده است.
تمامی این موارد، گردانندگان پلتفرم کارزار را به این نتیجه رساند تا جلسه مذکور را با حضور صاحبان کارزار ها و برخی از کارشناسان برگزار نمایند.
ثبت تعداد ۴۳۰۰۰ امضا برای کارزار آقایان علی حاتمی و امید رضایی با اشاره به ۱۴ بخش مختلف، شاخص ترین این کارزار ها بود.
پس از آن کارزار آقای مهدی دولت با موضوع عزل آقای عشقی که توانسته بود در مدت دو روز، ۲۴۰۰۰ امضا را به ثبت برساند؛ مورد توجه قرار داشت.
این جلسه در شرایطی برگزار شد که عدم حضور آقای عشقی در نمایشگاه بورس، بانک و بیمه ۱۴۰۳ مورد نقد فعالان بازار است و صدای اعتراض سهامداران به عملکرد ضعیف آقای عشقی در نمایشگاه، در حضور آقای عبده تبریزی مشاور اقتصادی رئیس جمهور در غرفه دانایان، بلند شد و سهامداران از آنچه در طول چهار سال بر سر سرمایه هایشان آمده است، شکایت داشتند.
کارشناسان حاضر در این جلسه چهار ساعته به بیان مشکلات و معضلات بازار بورس پرداختند.
در ادامه به شرح نکات مهمی که در این جلسه از زبان کارشناسان حاضر منعقد شد، می پردازم.
• به صورت کلی آنچه ارزش بازار را از ۳۵۶ میلیارد دلار در مرداد سال ۱۳۹۹ به ۱۱۴ میلیارد دلار در مرداد سال ۱۴۰۳ رسانده است؛ تصمیم گیری های اشتباه دولت در طول این چهار سال می باشد.
• حاضران در جلسه از برخی از سلبریتی های بورسی گلایه داشتند، آنها می گفتند: این عده از ترس باطل شدن مجوزهایشان از کارزار ها حمایت کافی و وافی نداشته اند، که اگر می داشتند، بی تردید امضاهای بیشتری به ثبت می رسید.
• از منظر کارشناسان حاضر در جلسه، تصمیم گیری های اشتباه دولتمردان آنقدر زیاد و سرمایه سوز بوده که می توان از آن به عنوان هولوکاست سهامداری ایرانیان و مورد تروریسم اقتصادی قرار گرفتن آنان، یاد کرد.
• در این سالها و خصوصاً با روی کار آمدن آقای مجید عشقی، فساد سیستماتیک در سازمان بورس آنچنان گسترده و مشهود بوده است که قوه قضاییه می تواند حتی با دستور دسترسی جزئی به اطلاعات درون سازمان بورس، به اطلاعات قابل استنادی برسد.
معاملات الگوریتمی نشانه فساد سیستماتیک در سازمان بورس
• این عده در خصوص معاملات الگوریتمی صحبت کردند:
پر واضح است که در سال های اخیر معاملات الگوریتمی، معافیت ها و دسترسی هایی را به عده قلیلی داده و اصل منصفانه بودن معاملات در بازار سرمایه را زیر سوال برده است.
هرچند آقای مجید عشقی از معاملات الگوریتمی به عنوان «خرافه» یاد کردند؛ اما پیشتر آقای دهقان دهنوی معترف بودند که سازمان بورس توانی برای نظارت بر معاملات الگوریتمی ندارد.
این در حالیست که فعالان بازار سرمایه می خواهند بدانند این الگوریتم ها در اختیار چه کسانی است؟ شرایط دسترسی به الگوریتم ها چیست؟ استناد به کدامین قوانین به عده قلیلی اجازه استفاده از الگوریتم را میدهد و عده کثیری، اجازه استفاده از این ابزار را ندارند؟
• آنها اذعان داشتند: یکی از وظایف شورای عالی بورس و سازمان بورس حفظ، تقویت و توسعه بازار سرمایه است. اما آقای عشقی در خصوص ارتقاء فرهنگ سهامداری هیچ اقدام مثبتی در سه سال گذشته انجام نداده اند.
• هرچند آقای عشقی رییس سازمان خود انتظام و مردم نهاد بورس، هستند؛ اما به مدت سه سال مسئولیت خود، به جای دفاع از منافع سهامداران به تامین مالی برای دولت همت گمارده اند و هیچ تلاشی برای کنترل عوامل بیرونی اثر گذار بر بازار سرمایه نکرده اند. به صورتی که بازار های رقیب به راحتی به بازار سرمایه دست درازی کرده و از آن پول خارج می کنند.
•دولت هر زمان که با مشکل نقدینگی مواجه می شود به راحتی دستش را در جیب صنایع، شرکت های بورسی و سهامداران آن می کند. این در حالیست که در هیچ کشوری در دنیا، بورس محلی برای تأمین مالی دولت ها نیست و دولت ها نسبت به حفظ و صیانت از بورس کشورشان حساسیت ویژه ای دارند. همانطور که چندی پیش اتفاقاتی منجر به ریزش بازار بورس توکیو شد، اما با دخالت به موقع دولت ژاپن از آسیب بیشتر جلوگیری به عمل آمد.
•آقای عشقی هیچ تلاشی برای به رسمیت شناخته شدن حاکمیت شرکتی در شرکت های بورسی نکرده و کارهای او باعث شده است تا سهامداران از بازار توافقی فراری شوند.
•هرچند وظیفه آقای عشقی حمایت از بازار سرمایه و منافع سهامداران آن است، اما او با خوش خدمتی به دولت و تلاش برای حفظ سمت خود، هر آنچه می توانسته برای سرکوب بازار سرمایه و تقویت بازار بدهی به نفع دولت انجام داده است.
•متاسفانه معیارهای نظارت بر معاملات بازار سرمایه کاملاً سلیقه ای شده است. به شکلی که ناظر بازار با چند درصد سود مختصر، به دلایل واهی و ظن دستکاری در معاملات، نماد را می بندد و در روند ایجاد شده اخلال به وجود می آورد؛ اما در نزول ها، ظن دستکاری از حیز انتفاع خارج است و ناظر با بسته شدن نماد میانه ای ندارد، تا جایی که برخی از نمادها ۷۰/۸۰ درصد ریزش می کنند و نظارت و پیگیری بر علت این ریزش دیده نمی شود.
آیا آقای عبده تبریزی صلاحیت مشاوره دادن به دولت را دارد؟
• از نقطه نظر حاضران در جلسه، از آنجا که آقای عبده تبریزی از فعالان بازار ملک و مخترع حجم مبنا هستند؛ نمی توانند دلسوز بازار سرمایه باشند. ضمن اینکه در روز نمایشگاه نیز معترف بودند که از وضعیت اسفبار اوضاع بازار سرمایه بی خبر و ناآگاهند. ایشان با توجه در اختیار داشتن نهاد مالی دانایان به نمایشگاه آمده بودند؛ اما وقتی دیدند در افتتاحیه، هیچ سخنران رسمی و دولتی حاضر نشده است، خواستند جبران مافات کنند! اما در نهایت ناآگاهی خود نسبت به شرایط اضطراری بازار را عیان کردند.
با در نظر گرفتن این نکات، این سوال در اذهان عمومی متبادر می شود که ایشان در خصوص سروسامان دادن به اوضاع وخیم بازار سرمایه چه مشورتی می توانند به رییس جمهور منتخب، آقای دکتر پزشکیان، بدهند؟
صندوق های درآمد ثابت؛ مصیبت بزرگ بازار
• وجود صندوق های درآمد ثابت (Fixed income) موضوع مورد بحث دیگری بود. کارشناسان بیان کردند که رشد عجیب و قارچ گونه این صندوق ها باعث شده تا نقدینگی جذب بازار سهام نشود. حدوداً در بازار سرمایه ۷۰۰ سهم داریم، در حالی که ۴۵۰ صندوق در بازار مجوز فعالیت دارند. صندوق ها نیز با توجه به پورسانت های سنگینی که می گیرند، علاقه ای به خرید سهام ندارند. این صندوق ها در بازه نوسانی ۱۰+- باعث شده اند تا کسی علاقه به خرید سهام نداشته باشد. در نتیجه روح بازار سرمایه را از بین برنده اند و باعث ضرر های پی در پی و پایان ناپذیر سهامداران شده اند.
•فلسفه ایجاد صندوق ها، برای حمایت از نمادهایی است که به تازگی در بازار عرضه اولیه شده اند تا به کمک صندوق ها ارزش واقعی آن ها مشخص شود. اما صندوق ها با منابع مالی زیادی که در اختیار دارند، در بحث ارزش گذاری شرکت ها مداخله کرده و آن را از روال طبیعی خارج می کنند.
• آنچه مبرهن است اینکه؛ تمامی معاملات صندوق ها سوری بوده و فعالیت آن ها تنها برای بده بستان های معاملاتی و پشت پرده ای تمرکز یافته است. کاکرد صندوق ها طوری شده که اجازه سود گرفتن از سهامدار خرد را گرفته اند و سهامداران در نهایت می توانند به DPS گرفتن، راضی شوند.
• کارشناسان با توجه نحوه عملکرد صندوق ها گفتند: چه دلیل منطقی برای منفک کردن بازار صندوق ها از بازار سهام وجود دارد؟
آیا از نظر آقایان سهامداران، اشتباهی در بازار سهام حضور دارند؟ چرا سیاست ها به گونه ایست که می خواهند همه سهامداران حتی فعالان قدیمی را نیز از بازار فراری دهند؟
• پیش برد سیاست های غلط در بازار سرمایه باعث شده تا عده بیشماری از سهامداران با وجود ضررهای سنگین از بازار سرمایه فراری شوند. آنها ته مانده سرمایه های خود را
به بازار های غیرمولد مانند طلا، مسکن، خودرو ، رمزارز و .... برده اند. این موضوع به خودی خود باعث گسترش و تقویت تورم می شود. اما در کمال تعجب دولتمردان نسبت به این نکات بی توجه هستند. تا جایی که در نمایشگاه بورس امسال، غرفه های بسیاری برای معرفی رمزارز ها و توکن ها فعال بودند.
• از نظر حاضران در جلسه، کشف قیمت سهام های عرضه اولیه اصولی و کارشناسی نیست و در اکثر موارد آنها دو روز پس از ورود به بازار، صف فروش می شوند. علت این اتفاق دخالت های فساد آلود صندوق ها و کارگزاری ها بیان شد.
• آنها همچنین نسبت به شرایط افزایش سرمایه شرکت ها نقد داشتند و می گفتند چرا افزایش سرمایه شرکت ها نباید از طریق آورده نقدی باشد؟
قیمت گذاری دستوری؛ بلای جان اقتصاد
• کارشناسان اقتصادی حاضر در جلسه قیمت گذاری دستوری را بلای جان بازار سرمایه و اقتصاد کشور می دانستند و در این خصوص گفتند: قیمت گذاری نهاده ها از سوی دولت، باعث خلق مشکلات بی شماری شده است. هرچند که قیمت گذاری وظیفه دولت ها نیست و معمولاً بنگاه ها این کار را می کنند. قیمت گذاری دستوری چشمه جوشان رانت و فساد برای عده قلیلی است و متأسفانه اکثر مدیران ارشد دولتی در این بازی خبیث نقش بازی می کنند.
•دستکاری تابلو معاملات، دستکاری حجم مبنا، بستن نمادها و .... با هماهنگی بخشی از سازمان و اطلاعات جاری روی سیستم، نشان دهنده این است که اذیت و آزار سهامدار خرد، یکی از رویه های رایج دولت شده است. تمام تلاش دولت فراری دادن سهامداران از بازار و بر هم ریختن اکوسیستم بازار سرمایه است.
•برخی از شرکت های بورسی مثل شرکت های وب، دو سال است که سود سهامداران را پرداخت نکرده اند و آقای عشقی به عنوان متولی منافع سهامداران هیچگونه پیگیری در خصوص این موضوعات انجام نمی دهد.
تصمیمات سازمان و فرصت ایجاد کف خری برای عده ای به بهانه ترور اسماعیل هنیه
•پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران، در شرایطی که کشور در شرایط جنگی قرار گرفته بود. بازار دو روز منفی بسیار سنگینی را تجربه کرد و آقای عشقی هیچگونه واکنشی در خصوص این موضوع از خود نشان نداد. ایشان می توانست به دلیل قرار گرفتن در شرایط جنگی، بازار را ببندد یا معاملات روز چهارشنبه و شنبه بعد از مراسم تحلیف ریاست جمهوری را باطل کند؛ تا هیجانات بازار فروکش نماید. اما هیچ کدام از این کارها را نکرد. پس می توان نتیجه گرفت ایشان هیچ گونه احساس مسئولیت و نظارتی بر معاملات بازار ندارد و بر مسندی تکیه زده که لیاقت و شایستگی لازم برای آن را ندارد.
اینکه سیزده درصد مارکت یک کشور در عرض دو روز بریزد، اتفاق کوچکی نیست. باید مشخص شود که در آن دو روز، آقای عشقی بستر کف خری را برای چه گروه و افرادی فراهم کرد؟
عدم شفافیت و رسوایی به نام 17 اردیبهشت
•کارشناسان حاضر در جلسه به عدم شفافیت در سازمان بورس اشاره کردند، آنها گفتند: پنهان کردن مصوبات دولتی و اطلاعات ضروری در خصوص افزایش نرخ خوراک در دولت سیزدهم از سهامداران، باعث شد تا رسوایی ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ به بار آید و ارزش بازار در کمتر از سه ماه نصف شود. در واقع ۹۷ میلیارد دلار از ارزش بازار بورس ایران در مدت کوتاهی کاسته شد.
پس از این رسوایی، نمایندگان مجلس آقای عشقی را فرا می خوانند تا بابت ۵۱ روز پنهان کاری و عدم شفافیت، توضیح دهند اما آقای عشقی با وقاحت ذاتی خود پاسخ می دهد که این اطلاعات را به شما نمی دهم چون به درد شما نمی خورد.
• از نظر کارشناسان حاضر در جلسه، اگر فرد سلیم نفسی مانند آقای شاپور محمدی، بر مسند ریاست سازمان بورس می نشست؛ که دلسوز بازار بود و فقط به فکر نشستن بر صندلی ریاست نبود؛ قطعا زیر بار تصمیمات غلط دولتی نمی رفت و در صورت لزوم استعفا میداد. اگر رییس باشرفی مسئولیت ریاست سازمان بورس را برعهده داشت، قطعا پاسخ گوی سوالات و ابهامات جامعه سهامداری و نمایندگان مجلس میشد.
کارشناسان تأکید کردند که بدون تردید، شفافیت و پاسخگویی نشانه مثبتی برای جذب نقدینگی سرمایه گذاران تلقی شده و سرمایه آنها جذب بازار سرمایه میشد.
•از نظر کارشناسان حاضر در جلسه، یکی از بزرگترین چالش ها و معضلات بازار عدم شفافیت است و برای شفاف سازی تصمیمات باید تلاش مضاعف صورت گیرد.
گروگانگیری 45 ساله اقتصاد با معضل نرخ بهره و سیستم ربوی
• این کارشناسان موضوع نرخ بهره را یکی از مهمترین موضوعاتی دانستند که باعث شده تا اقتصاد ایران تا این اندازه زمین گیر و فلج شود.
آنها گفتند: دولت آقای رییسی تنها دولتی در ایران بوده است که نرخ بهره بدون ریسک را به طور رسمی بیشتر از ۳۰ درصد در نظر گرفت و بدین ترتیب بازار بورس به خاک و خون کشیده شد.
نرخ بهره بالا عملاً انگیزه تولید و سرمایهگذاری در بخش های تولیدی کشور را از بین برده است و سرآغاز مصائب موجود در اوضاع وخیم اقتصادی و معیشتی کشور ما نرخ بهره بالا می باشد. نرخ بهره بالا فی ذاته منجر به رشد تورم افسارگسیخته می شود و سنگینی فشار تورم بر آحاد مردم و بیشتر بر قشر آسیبپذیر جامعه، وارد می آید.
• در این نشست، عدم توانایی آقای عشقی برای روان کردن بازار به کمک ابزار های جدید و هنگی دائمی هسته معاملات، از دیگر نشانه های ضعف و ناتوانی ایشان برشمرده شد.
• در این جلسه یکی از راههای برون رفت از وضعیت موجود، سر و شکل دادن به کانون سهامداران و کانون نهادهای مالی عنوان شد.
سهامداران خواستار محاکمه مجید عشقی هستند
• در پایان حاضرین در جلسه تاکید داشتند که موضوع کارزار عزل آقای عشقی، برای گذشته است و با اتفاقات پیش آمده عزل ایشان توجیه و ارزشی ندارد و ظلم مضاعف به جامعه سهامداری ایران است. دلایل ترک فعل های صورت گرفته توسط مجید عشقی باید در سیستم قضایی کشور پیگیری شود. حاضرین در جلسه متفق القول خواهان دادگاهی شدن آقای عشقی بودند و از نظر ایشان با دادگاهی شدن و پاسخ گو بودن مجید عشقی، دست مافیای اقتصادی کشور رو میشود و روسای بعدی سازمان متوجه می شوند که اجازه تصمیم گیری های سرمایه سوز، رانتی، ضد توسعه و در تضاد با منافع ملی را نخواهند داشت.
منبع: ایونا