جناب آقای دکتر منصور غلامی
وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری
با عرض سلام و احترام
از سال ۱۳۷۳ شاهد اتفاقات عجیبی در حوزه آموزش رشتههای مهندسی ساختمان بودهایم که گوشه ای از آن به این شرح است:
۱. انتخاب استاد برای رشتههای مذکور بدون رعایت قوانین، بدون التزام به داشتن مدرک دکترا، بدون داشتن مقاله و مشهودات مطالعاتی، بدون طی مراحل استادیاری، دانشیاری و استادی انجام شده است.
۲. دانشکدههای مربوطه فاقد استانداردهای لازم، به لحاظ دارا بودن حداقل امکانات مانند کتابخانه، آزمایشگاه، مونوگرافی، سالن اجتماعات و حتی کلاس مناسب میباشند.
۳. تعداد بسیار زیادی از دانشکدههای رشتههای مهندسی ساختمان، سالهاست که بدون کنکور دانشجو میپذیرند. (طبق مستندات، ۱۴۰ هزار دانشجوی بدون کنکور در ۶ رشته معماری، عمران، برق، مکانیک، نقشهبرداری و شهرسازی در سال ۱۳۹۹)
۴. سیلابسهای دروس مربوطه بعد از گذشت ۵۰ سال به میزان بسیار ناچیز ارتقا پیدا کردهاند.
۵. در سیلابسهای موجود، حتی یک واحد به «حرفه» و چگونگی ورود به حرفه نپرداخته است. درحالیکه در تمام کشورها، در آموزش رشتههای مهندسی، نیمی از دوره تحصیل صرف کار کردن در رشته مزبور میشود.
تمام اوصاف مذکور باعث شده که طبق آمار رسمی، ایران مقام سوم تولید مهندس را در بین ۲۰۰ کشور جهان کسب کند. مهندسینی که با یک تحقیق کوتاه متوجه میشوید حداقل ۷۰ درصد آنها هرگز در عمر خود کار مهندسی انجام نمیدهند و جذب مشاغل دیگر میشوند و چنانچه در چند سال اخیر باب شده، نهایت ارتباط ایشان با رشته تحصیلیشان این است که به شکل صوری، عضو هیئت مدیره یا عضو شاغل در شرکتهای حقوقی صوری کار بشوند و بدون این که کوچکترین فعالیتی در این شرکتهای صوری داشته باشند، از مبلغی در سال بهره ببرند و در مشاغل دیگر هم ارتزاق کنند و عملاً مدرک تحصیلی برایشان حکم کتابی را داشته باشد که یک بار تألیف کردهاند و تا پایان عمر حق تألیف آن را میگیرند و هیچ خدماتی هم ارائه نمیکنند.
مجموع موارد فوق عواقب شومی را به شرح زیر رقم میزند:
۱. وجهه حرفه مهندسی در سطح جامعه به شدت پایین میآید و مهندسین به علت عدم دریافت دانش واقعی در دانشگاه -با کمال عذرخواهی- با اطلاعات ناقص مورد تمسخر دیگران قرار میگیرند.
۲. اشتباهات فاحش باز هم به دلیل عدم دریافت دانش صحیح رخ میدهد. به عنوان مثال عدم توجه به وزن اسکلت و تحمیل بار اضافی، تحمیل مخارج بیهوده به مالک و یا عدم استطاعت در طراحی معماری متناسب و منطبق بر استاندارد و در نتیجه انواع و اقسام بیماریهای روحی و مخاطرات جسمی در اثر زندگی در فضای غیراستاندارد و در نتیجه باز هم تضعیف جایگاهمان در جامعهای که به قوه الهی همه سازنده هستند.
۳. هدر رفتن سرمایه عظیم کشور، دولت و خانوادهها، زمانیکه دریافتکننده مدرک مهندسی هرگز با سطح پایین دانش شانس ورود به حرفه را پیدا نمیکند و یا با ورود به حرفه پشت پروانه صوری میشود و حق مهندسین واقعی را تضییع میکند یا اصلاً نه پروانه میگیرد نه شاغل به مهندسی میشود و از ۴ سال دوره لیسانس یا ۷ سال دوره فوق لیسانس خود به عنوان نقطه سیاه زندگی یاد میکند.
لذا درخواستهای خود را اختصاراً بیان میکنیم:
۱. توقف جذب دانشجو بدون کنکور در رشتههای مهندسی ساختمان
۲. عدم اجازه فعالیت به دانشکدههایی که فاقد امکانات استاندارد از قبیل آزمایشگاه، آتلیه، مونوگرافی، سالن اجتماعات و... هستند.
۳. عدم استفاده از اشخاص فاقد مدرک دکترا در کادر آموزشی
۴. سیستم فعلی تا جایی که امکان دارد محدود شده و خاتمه یابد.
۵. سیلابسهای دانشکده مهندسی بازنگری اساسی شوند و علوم و فنون و دستاوردهای روز دنیا جایگزین دانش کهنه جاری در دروس شوند.
۶. حداقل دو ترم، دانشجو صرفاً موظف به کار در رشته شود و خارج از دانشکده در پروژهها به طور عملی با حرفه درگیر باشد.
۷. حداقل ۱۰ واحد در مورد وظایف و مقررات ملی ساختمان و قوانین نظام مهندسی در دانشکدههای مهندسی آموزش داده شود.
با تشکر