جناب حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای محمدباقر قالیباف
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
با عرض سلام و احترام
همانطورکه مستحضرید مدارس غیرانتفاعی بر اساس قانون تأسیس مدارس غیرانتفاعی مصوب ۱۳۶۷/۰۷/۱۹ مجمع تشخیص مصلحت نظام با شعار برقراری عدالت آموزشی و ایجاد مشارکتهای مردمی در امر آموزش و پرورش ایجاد شدند و بدون شک توانستند با ایجاد فرصتهای جدید بار عظیمی را از دوش دولت و آموزش و پرورش بردارند.
متأسفانه علیرغم اینکه این قانون بارها به دلایل مختلف اصلاحیه خورد و تغییر یافت اما به بهانه غیردولتی بودن این مدارس (که تغییر نام این مدارس از غیرانتفاعی به غیردولتی مؤید این مهم است) تنها در کلیاتی به صورت مختصر (مادتین ۲۵ و ۲۶ قانون تأسیس مدارس غیردولتی ۱۳۹۵/۰۹/۱۴) به حقوق انسانی و شغلی معلمان غیرانتفاعی اشاره کرده است.
حال آنکه استناد به ماده ۴، ماده ۵، ماده ۲۲، ماده ۲۳، ماده ۲۴، تبصره ۱ ماده ۲۵، ماده ۲۷ و تبصره آن، ماده ۳۰، ماده ۳۴ و تبصره ۱، تبصره ۲ و تبصره ۳ ماده ۳۵ همان قانون، تعریف معلم و مربی در فصل اول، بند ۷ فصل دوم بند ۱۳ فصل ششم، راهکار ۶۸ و ۷۸ سند تحول بنیادین وزارت آموزش و پرورش، بازرسیهای مستمر سرگروههای آموزشی و همچنین اعطای لوایح تقدیر و گواهیهای ضمن خدمت از سوی ادارات کل آموزش و پرورش به معلمان غیرانتفاعی اثبات میکند که این معلمان از منظر اداری و سازمانی نه در عرض بلکه به صورت کامل و دقیق در طول وزارت آموزش و پرورش قرار دارند.
همچنین استناد به تبصره ۱ ماده ۹، ماده ۱۰، ماده ۱۳، بند پ ماده ۱۴، ماده ۱۸، ماده ۱۹، ماده ۲۰ و تبصره ۱ و ۲ آن، تبصره ۱ ماده ۲۵، تبصره ماده ۲۷ و ماده ۲۹ قانون فوقالذکر، بند الف ماده ۱۸ اساسنامه صندوق حمایت از توسعه مدارس غیردولتی و همچنین اجرا و تداوم طرح صندلیهای خالی در قالب خرید خدمات آموزشی از مدارس غیرانتفاعی اثبات میکند که این مدارس و معلمانشان برخلاف سایر مؤسسات غیردولتی دارای ارتباط مالی ویژه و گستردهای (در قالب دریافتی از سرانه آموزشی و سرانه دانشآموزی) با آموزش و پرورش و دولت هستند. از این جهت ما معلمان غیرانتفاعی پس از سالها خدمت به وزارت آموزش و پرورش (با حقوق و مزایای بسیار نامناسب و غالباً بدون بیمه) به دلایل زیر خواستار استخدام رسمی در آموزش و پرورش و جبران کمبود نیرو در این وزارتخانه میباشیم:
۱. عدم پذیرش و یا پذیرش بسیار محدود دانشجوی تربیت معلم در سالهای گذشته که علاقمندان به کسوت معلمی را وادار کرد برای انتخاب شغل معلمی به امید رسمی شدن مدارس غیرانتفاعی را انتخاب کنند.
۲. عدم برگزاری و یا برگزاری بسیار محدود آزمونهای ماده ۲۸ استخدامی آموزش و پرورش در سالهای گذشته که غالباً قبولی در آنها تا حد بسیار زیادی مشکل است.
۳. ایفای نقش مهم و خطیر تعلیم و تربیت در مدارس غیرانتفاعی کشور با حداقل حقوق و مزایا
۴. داشتن تحصیلات عالیه، سابقهای درخشان و همچنین دارای مدارک دورههای ضمن خدمت آموزش و پرورش، گزینششده توسط خود وزارتخانه و آشنا به روشهای تدریس نوین با بازدهی بالا و قبولی دانشآموزان در آزمونهای تیزهوشان و کنکور و...
۵. کوتاهی وزارت آموزش و پرورش (بند ت ماده ۵ قانون تأسیس مدارس غیردولتی) و مسئولین مربوطه و همچنین بیتفاوتی مجلس در بُعد نظارتی خود در رسیدگی به حق و حقوق ضایعشده این قشر زحمتکش ناظر به بند ۴ اصل ۴۳ قانون اساسی مبنی بر جلوگیری از بهرهکشی از کار دیگری
۶. به فراموشی سپرده شدن قانون جذب معلمان غیرانتفاعی که لایحه آن در سال ۱۳۵۸ نهایی و اجرایی شده است به گونهای که آن معلمان در سال ۱۳۵۹ استخدام وزارت آموزش و پرورش شدند.
۷. رفع تبعیض استخدامی بین معلمان ۴ گروه (نهضتی، خریدخدمات، پیشدبستانی و حقالتدریس) و معلمان غیرانتفاعی (بند ۹ اصل سوم قانون اساسی مبنی بر رفع تبعیض ناروا)
۸. افزایش شدید کمبود معلم که خود وزارت آموزش و پرورش از آن به عنوان سونامی کمبود معلم یاد میکند.
۹. بیتوجهی به شأن معنوی و حقوق مادی معلمان غیرانتفاعی با توجه به تعریف معلم مربی در سند تحول بنیادین: معلم مربی به فردی اطلاق میشود که رسالت خطیر تربیت دانشآموزان را در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی بر عهده دارد (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، فصل اول، کلیات، صفحه ۲۵).
حال با توجه به موارد ذکر شده از حضرتعالی درخواست رسیدگی به این امر را داریم، تا با استخدام به حق این معلمان هم کمبود نیرو در آموزش و پرورش جبران شود و هم این قشر مظلوم بعد از تحمل سالها رنج و سختی با رعایت عدالت استخدامی به حقوق زایلشده خود برسند.
از خداوند متعال برای جنابعالی طول عمر و توفیق روزافزون را خواستاریم.